واقعیت این است که رفتار اخیر مقتدی صدر، در هدایت طرفدارانش به اعتراضات خشن خیابانی، بار دیگر ماهیت متغیر و مبهم خواستههای سیاسی او را آشکار کرد. او که در ابتدای حضورش در عرصه سیاسی عراق پساصدام، تلاش بسیار داشت که یک «رهبر مذهبی شیعی» باشد که یک گروه مسلح شبهنظامی گوش به فرمان دارد، اکنون در قالب یک «رهبر سیاسی اصلاحطلب» فرو رفته که هدفش ایجاد یک دولت «تکنوکرات»، فارغ از زمینههای مذهبی و سیاسی و قومی است.
در همه این سالها، عملکرد سیاسی مقتدی صدر و متحدانش دچار تغییرات بزرگ شده است: از حمایت از نخست وزیری نوری المالکی در دور اول و دوم، تا تقابل جدی با مالکی و تلاش برای جلوگیری از دور سوم نخست وزیری او، یا تغییر از یک تبعیدی سیاسی که تنها پناهگاهش ایران بود، به رهبری «ملی گرا» که مخالف نفوذ ایران در عراق است.
مقتدی صدر، با تغییرات و تغیّرات به شدت پرنوسان خود، بیتردید سختترین سیاستورز عرصه سیاست عراق برای تعامل از بعد از سقوط صدام بوده است. او تا زمانی که در نجف اشرف مستقر بود، تمام تلاش خود را انجام داد تا با 42 سال سن و بدون هیچ سابقه درسی و علمی دندانگیر و بسیاری از مقدمات لازم برای حتی اجتهاد، خود را رقیب مرجع بزرگوار آیت الله العظمی سیستانی نشان دهد، و ظاهرا وقتی از حصول چنین هدفی ناامید شد، رحل اقامت در بغداد انداخته است. از سوی دیگر، با وجود این که در همه این سالها در رسانهها و افکار عمومی، تصویر چهرهای طرفدار ایران و تحت حمایت ایران از او به نمایش گذاشته شده، اکنون علم مخالفت با حضور و حمایتهای ایران برداشته است، و جالب این که همزمان برای آمریکا هم خط و نشان میکشد.
در حالی که یکی از دلایل «اردوکشی خیابانی» صدریها در منطقه سبز بغداد، حمایت از طرح نخست وزیر «حیدر العبادی»، برای تشکیل یک کابینه جدید تکنوکرات اعلام شده بود، اما ساختمان کابینه همین نخست وزیر توسط آنها اشغال شد و شماری از نمایندگان پارلمانی که قرار بود درباره این طرح تصمیم بگیرند، توسط طرفداران صدر کتک خوردند و ناسزا شنیدند. گرچه احتمالا العبادی هم بیمیل نبود که از قدرت بسیجگری مقتدی بهرهبرداری کند تا با فشار آنها کابینهای یکدست و همسو با خود تشکیل دهد، اما اصرار و لجبازی صدر و هوادارانش برای تداوم روشهای غیرمتعارف و البته غیرقانونی، نزدیک بود که کنترل را از دست او نیز به در ببرد و همین احساس خطر احتمالا منجر به صدور دستور برخورد شد.
سیاست ورزی با تاکتیک «تکروی» و «پیشبینی ناپذیری»
اما مقتدی علاوه بر اعتبار خانوادگی، یک سخنران تهییجی و یک استاد سوار شدن بر موجهای سیاسی هم هست. همین برگ برنده او در کسب محبوبیت در میان جوانان شیعه شهرکهای محروم و فقیر حومه بغداد و بصره محسوب میشود. در فرهنگ سیاسی عراق، کاریزمای شخصیتی نقشی اساسی در شکل گیری جریانهای سیاسی حول افراد دارد. مقتدی برای این جوانان چنین کاریزمایی دارد. همین کاریزما باعث شد که وقتی حکم دستگیری او در سال 2003، از سوی دادگاهی در نجف اشرف، دستگاه قضایی توان اجرای حکم بازداشت او را نداشته باشد.
بعدها سند نامهنگاری میان رهبر معظم انقلاب و آیت الله العظمی سیستانی که نشاندهنده تلاش این دو بزرگوار در این زمینه است، در کتابی به قلم حاج «حامد خفاف» سخنگوی وقت آیت الله سیستانی منتشر شد. او از حوالی 2007 تا 2011 در شهر قم در کنف حمایت جمهوری اسلامی ایران زندگی کرد.
در مقاطع 2006 و 2010، مقتدی صدر دو بار از نوری المالکی برای رسیدن و ماندن در پست نخست وزیری حمایت کرد. اما بلافاصله بعد از شروع دور دوم نخست وزیری مالکی، اختلافات صدر با او آغاز شد. این اختلاف به قدری جدی شد که صدر در 2014، به یکی از عوامل اصلی عدم ابقای مالکی برای دور سوم تبدیل شد.
به هر حال، وقتی صدر به عراق بازگشت نه تنها از موضع خود کوتاه نیامد، که بحث منشوری به نام «وثیقه ملت» را مطرح نمود. طبق این طرح، ترتیب فعلی چینش کابینه که یک نوع ایجاد موازنه میان فراکسیون ها و گروههای سیاسی است (و صدر ان را «سهمیهبندی» مینامد)، باید حذف بشود. امری که در فضای سیاسی عراق که ذاتا پر از دستهبندیها و جناحبندیها قومی و مذهبی است، تنها منجربه شدتیابی تخاصم و در بدترین حالت فروپاشی نظام سیاسی کشور میشود. به ویژه اکنون که شرایط عراق به واسطه حضور داعش و گروههای تروریستی یک شرایط حساس و بحرانی است.
در همین ایام بر سر دادن رای اعتماد به کابینه جدید العبادی، تشنجها و درگیریها در مجلس بالا گرفت. فراکسیون «دولت قانون» نوری المالکی برای تغییر رییس مجلس «سلیم الجبوری» تحصنی را ترتیب داد. فراکسیون الاحرار صدر هم در ابتدا به این تحصن پیوست، ولی به ناگهان، و باز هم طبق قاعده غافلگیری، در 5 اردیبهشت، صدر به نمایندگان الاحرار دستور خروج از تحصن را داد. در نتیجه الجبوری که با رای 171 نماینده برکنار شده بود، دوباره به ریاست مجلس بازگشت. بلاخره جلسه رای اعتماد برگزار شد، ولی تنها 6 وزیر از 14 نفر معرفی شده رای اعتماد مجلس را گرفتند. مقتدی دستور ادامه اعتراضات خیابانی را صادر کرد.
در روز 11 اردیبهشت، معترضان به داخل منطقه سبز رفتند و ساختمان پارلمان و بعد نخست وزیری را به اشغال خود درآوردند. این سرآغاز بحران امنیتی تازهای در قلب حکومت عراق بود که به مدت 20 روز عملا اداره حکومت را مختل کرد.
مدارای نیروهای امنیتی با معترضان، و پافشاری صدر بر ادامه حضور معترضان در منطقه سبز، در نهایت به این سو میرفت که کل کنترل امور را از دست دولت عراق خارج کند. در آستانه شروع عملیات آزادسازی فلوجه، این اغتشاش و آشوب در قلب بغداد، خواسته یا ناخواسته، به واقع چیزی جز ریختن آب به آسیاب داعش نبود. روز جمعه، حتی کاسه صبر العبادی هم لبریز شد، و نیروهای امنیتی دستور برخورد با «اغتشاش کنندگان» را دریافت کردند. بعد از روزی پر زد و خورد در نهایت اعتراض کنندگان از منطقه سبز پراکنده شدند و اوضاع در کنترل دولت قرار گرفت.
با همه تلاشی که رسانههای غربی و رسانههای وابسته به برخی کشورهای عربی برای تبلیغات منفی علیه اقدام نیروهای امنیتی عراق در سرکوب معترضان مسالمت آمیز! و همچنین تصویر کردن مقتدی به عنوان یک رهبر ملی اصلاحطلب! در این چند روز انجام دادند، اقدام دولت کاری کاملا مشروع و قانونی در جهت دفاع از حیثیت و حتی موجودیت حکومت منتخب عراق بود. تصویر جولان دادن معترضان در دفتر نخست وزیر و پارلمان و خیابانهای منطقه سبز، در این شرایط حساس، چیزی جز ضعف و عجز از حکومت عراق، به دنیا و به ویژه به تروریستها مخابره نمیکرد.
چرایی رفتار سیاسی صدر و تبعات آن برای عراق
روز یک اردیبهشت، در اقدامی عجیب، مقتدی صدر از «سازمان ملل» و «سازمان همکاری اسلامی»، برای حل بحران سیاسی در عراق کمک خواست! نفس این که یک شخصیت سیاسی شناخته شده عراقی، از نهادهای فراملی برای حل مشکل داخلی کشورش درخواست کند، به معنای اذعان به ناتوانی کشورش برای اداره خود و اعلام نیاز به قیمومیت سیاسی خارجیهاست. اما این که مقتدی صدر، به عنوان یک چهره تاثیرگذار شیعه، از سازمان همکاری اسلامی، که نهادی زیر بلیط عربستان سعودی است، برای ورود به مسایل سیاسی عراق دعوت میکند، اعجاب آور و البته تلخ است.
بیخود نیست که به ناگهان «ایاد علاوی»، نخست وزیر اسبق عراق، و مهره اصلی عربستان در عرصه سیاسی عراق، به تلاشهای مقتدی صدر امید میبندد و خواستار تشکیل «دولت نجات ملی» میشود.
«تئودور کاراسیگ»، تحلیلگر پایگاه خبری العربیه، متعلق به حکومت سعودی، در روزهای اخیر، در مقالهای با عنوان «ترکیه و عراق متشنج میشوند: خبرهای بد برای ایران»، چنین نوشت:
«می توان گفت که حمایت ها از رویکرد مقتدی صدر به علت آن است که ظاهرا او به دنبال «اولویت دادن به اعراب» در سیاست عراق است. به گفته یکی از مقامات شورای همکاری خلیج(فارس)، برخی کشورهای شورای همکاری به دنبال تشویق «عرب گرایی» مقتدی صدر هستند.» این تحلیل گر، در ادامه خط اصلی که عربستان در آشوب هواداران صدر دنبال میکند، چنین آشکار مینماید: «به نظر میرسد که صدر بیشتر به دنبال آن است که یک سیاستمدار عرب باشد تا یک رهبر مذهبی، واکنش شبه نظامیان شیعه به اقدامات صدر دلیل محکمی بر این موضوع است. شعارهای ضدایرانی در زمان اشغال منطقه سبز توسط حامیان صدرف کاملا برجسته بود و این مسالهای است که توان تهران را برای حفظ دست نشاندههای خود در عراق زیر سوال میبرد.»
گفتنی است که شامگاه 11 اردیبهشت، بخشی از تظاهرات کنندگان (عمدتا هواداران صدر) هنگام اشغال پارلمان عراق، ضد ایران هم شعار دادند.
لازم به یادآوری است، «صلاح العبیدی»، سخنگوی مقتدی صدر، در مصاحبه یک تلویزیون عراقی گفته بود: «مقتدی نمیخواهد که ایرانیها از جانب شیعیان عراق حرف بزنند. مقتدی صدر گفته است که ما با ایران، به عنوان یک کشور همسایه که مورد احترام ماست رفتار میکنیم، ولی هر گونه دخالت جمهوری اسلامی در مسایل داخلی عراق را قاطعانه رد میکنیم.» او درباره اعتراضات طرفداران صدر هم افزود: «ایرانیها نگران تحرکات اخیر صدر هستند. آن ها به این که او تصمیماتش را بدون پرسیدن نظر آنها اتخاذ میکند و به پیشنهاداتشان بیتوجه است و همیشه آن ها را با تصمیمهای غیر مترقبهاش شگفت زده می کند، اعتراض دارند.»
در این میان، حیدرالعبادی که خود در اوایل حضور خیابانی معترضان روی حمایت آنها از طرح اصلاحات خود حساب کرده بود، پیش از دادن دستور برخورد با معترضان در روز جمعه به آن ها هشدار داده بود:
«من خواهان تلاش متقابل شهروندان و نیروهای امنیتی برای جلوگیری از اجرای «طرح بعثی ها» هستم.»
«صلاح نصراوی»، در مقاله ای در وبگاه «الجزیره» تحلیلی دیگر از رفتارهای اخیر مقتدی صدر ارایه می دهد:
«نگرانی صدر این است که با حضور شبه نظامیان (شیعه) با روحیه، و نمایش قابل توجه آنها در برابر داعش، جنبش صدریها و شاخه مسلح آن دیگر تنها بازیگر حقیقی در میان شیعیان عراقی نباشد. حضور شمار زیادی از گردانهای شبهنظامی شیعه در برابر پیشروی دولت اسلامی عراق و شام، باعث شد که صدر احساس کند رقبای گردن کلفتی وارد رینگ شدهاند.»
او درگیریهای ماههای گذشته میان اعضای «سرایا السلام» وابسته به صدر و اعضای «عصائب اهل الحق» در برخی محلات بغداد را شاهدی بر این مدعا میداند.
به عنوان نکته آخر در این گزارش، باید به موج رسانهای غربی-عربی اشاره کرد که در هفتههای اخیر تلاش دارند از مقتدی صدر یک چهره «اصلاح طلب» ملی و «فرا-فرقهای» ارایه دهند که اکنون «قدرتمندترین» چهره سیاسی عراق است. همین رسانهها به طور گسترده اخبار برخورد نیروهای امنیتی با طرفداران او را در منطقه سبز برجسته کردند.
حال همین نکته باید ذهن مقتدی صدر و طرفداران او را به خود مشغول کند که چگونه این رسانهها که تا همین یکی دو سال پیش از او یک «هیولا» ساخته و القابی چون «خطرناکترین مرد عراق» و «قاتل آمریکاییها» و ... را به او داده بودند، اکنون سنگش را به سینه میزنند. فاعتبروا یا اولی الابصار...
منابع:
http://www.theatlantic.com/international/archive/2016/05/baghdad-green-zone-sadr/483713
http://nationalinterest.org/feature/muqtada-al-sadr-rabid-warlord-iraqi-gandhi-15910
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13921127000209
http://www.aljazeera.com/news/2016/03/reasons-muqtada-al-sadr-return-isis-160301065727884.html
http://theiranproject.com/blog/2016/05/03/not-wise-storm-parliament-difficult-time-iraqi-pundit
http://www.parsine.com/fa/news/61341/
http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1958062
http://www.farsnews.com/13950201000831
http://isna.ir/fa/news/95021206681