نظر منتشر شده
۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 325387
سکه یا دلار مساله این است
بخش تعاملی الف - امیر ایلخانی
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۵۳


مطالعه تاریخ کشور نشان می دهد به جز در برهه ای از زمان در دوره جنگ به دلیل کاهش مبادلات تجاری با کشورهای دیگر و کاهش فروش نفت و درنتیجه کمبود ارزهای خارجی هیچ گاه بازار دلار و طلا تا این اندازه افت و خیز نداشته است.

با ورود کشور به رکود و از طرفی پایین امدن جذابیت تولید و تولید محور نبودن اقتصاد کشور شاهد هجوم دوباره فعالان سرمایه در چند سال اخیر به بازار سکه و ارز هستیم. بازاری که برای بسیاری از افراد که به دنبال سودهای انی و تضمین شده هستند بهترین مکان برای سرمایه گذاری است. بازاری با درصد خطرپذیری پایین که خطر از دست رفتن ارزش سرمایه را دست کم در کوتاه مدت از بین می برد. اما در این میان موضوع مهم این است که چه کسانی باید به این بازار وارد شوند و ایا خرید سکه تضمین کننده دارایی های شماست و یا دلار مثل همیشه گوی سبقت را ربوده و همچنان جذابیت خود را حفظ می کند.

همان طور که می دانید برخلاف سایر کشورها که هرچه قیمت دلار بالا برود ارزش طلا کم می شود و برعکس آن هرچه دلار پایین می آید سکه بالا می رود در کشور ما این رابطه وجود ندارد و همیشه قیمت ها بی توجه به بازارهای جهانی بالا و پایین می شود. در این میان کسانی هم هستند که با آشنایی با بزنگاه های قیمتی از آب گل آلود ماهی گرفته و همیشه برنده این بازی هستند. اما پرسش مهم این است که اگر فردی بخواهد سرمایه خود را در زمینه خرید و فروش ارز و طلا به ویژه سکه سرمایه گذاری کند بهتر است پا به کدام عرصه بگذارد تا زیان کمتری ببیند.

برای پاسخ به این پرسش نیازی نیست راه دوری برویم فقط کافیست به گذشته نگاهی بیندازیم. در سال نود و نودویک بود که ناگهان هیجانی دربازار سکه و ارز به وجود آمد که بسیاری را غافلگیر کرد. کمتر کسی فکر می کرد که قیمت ها لحظه به لحظه بالا برود و طوری شتاب بگیرد که حتی از کنترل نهادهای مالی دولتی مانند بانک مرکزی خارج شده و همچون اسبی سرکش بی توجه به اطراف بتازد و هیچ کس توان مقابله با آن را نداشته باشد.

از طرفی استقبال بی همتای مردم باعث شد که تنور بازار هر روز گرم تر و گرم تر شود طوری که در مدتی کوتاه قیمت ارز دو تا سه برابر شد. از سویی دیگر بازار سکه نیز روزهای بسیار پرتلاطمی را سپری کرد طوری که بسیاری از افراد شب ها را در پشت درهای بانک عرضه کننده سکه به نرخ دولتی می خوابیدند تا صبح زود اولین نفر برای خرید سکه باشند تا بتوانند پس از چند ساعت ان را در بازر به دو برابر قیمت فروخته و سود هنگفتی کسب کنند.

نگاهی به ان روزها نشان می دهد که به قدری آش شور شده بود که صدای اشپز هم درامد و دولت هر ترفندی را به کاربرد تا شرایط را سروسامان بدهد اما عده ای که تازه راه پول دراوردن بی دردسر را یاد گرفته بودند با هوچی گری تلاش می کردن هرچه بیشتر بازار را شلوغ کنند. رسانه ها هم فرصتی پیدا کرده بودند تا مخاطبان بیشتری به دست بیاورند بلندگوها را به دست گرفته و اخبار لحظه به لحظه از روند رشد قیمت ها را گزارش می دادند.

این بادکنک هر روز بزرگتر وبزرگتر می شد تا اینکه ناگهان طوری ترکید که ترکش آن حال خیلی ها را گرفت. در چند ساعت قیمت سکه ای که تا چند روز پیش به نزدیک دو میلیون تومان رسیده بود به زیر ششصد هزارتومان سقوط کرد و بسیاری را به عصر یخبندان فرستاد. در سوی دیگر بازار دلار هم افت کرد اما نه به اندازه سکه ولی با این حال امید کسانی را که تمام دارایی خود را تبدیل به دلار کرده بودند و به قدری حریص شده بودند که رویای دلار هفت هزارتومنی را می دیدند نا امید کرد. از ان همه هیاهو حتی صدای طبلی نیز به گوش نمی رسید. بازار به قدری کسل کننده شد که بسیاری را اودار کرد برای جبران شکست ارز وسکه خود را به قیمت پایین بفروشند تا دست کم مرهمی باشد بر زخمی که خود بر خویشتن زده بودند.

در این بین صاحبان ارز زیان کمتری دیدند و دست کم دلخوش بودن که به دلیل تحریم و کمبود منابع ارزی قیمت ها بازهم به حالت گذشت باز خواهد گشت اما بازار سکه جای هیچ امیدواری نگذاشته بود. ناگفته پیداست بازهم حجم گسترده ای ازارز و سکه با قیمت بسیار پایین در بازار ماند و دوباره همان کسانی که بازار را می چرخاندند با بخشی از سرمایه ای که از فروش سکه و ارز به مردم به دست اورده بودند دوباره با یک دوم قیمت و شاید هم کمتر همان سکه ها و دلارها را از سطح بازار جمع اوری کردند تا بازهم بازی جدیدی راه بیندازند.

مدتی که گذشت ثبات به بازار بازگشت و همگان به تصور می کردند که دیگر اتفاقات عجیبی رخ نخواهد داد و در بر روی پاشنه همیشگی خواهد چرخید اما چنان که دیدیم بازهم همان آش و همان کاسه و پرده اول این تئاتر دوباره اجراشد. بسیاری از افراد برای جبران شکست های گذشته دوباره رو به خرید اوردند اما این بار شاهد کنشی دیگر از بازار بودیم که حتی دولت هم به ناچار پذریرفت و ان را دلار چهار هزار تومانی نامید. در چندهفته اخیر هم شاهد رشد بی سابقه قیمت ارز بودیم. هنگامی که بورس روزهای بدی را پشت سر می گذارد و کمبود نقدینگی بلای جان ان شده و همان طور که گفته شد انگیزه ای برای ورود به بازار تولید وجود ندارد برای اینکه ارزش سرمایه ها کم نشود بی گمان اخرین پناهگاه بازارهای موازی خواهد بود که درکشورهای دیگر به ویژه کشورهای پیشرفته بی مفهوم است.

اما شاید برخی بپرسند که سکه یا دلار؟ بی گمان نمی توان پاسخ درستی به این مطلب داد و گفت کدام بازار امن تر است. اما ان چیز که مشخص است این است که تا زمانی منابع جایگزینی برای تامین این دو پیدا نشود هرکدام پتانسیل بالایی برای یکه تاز شدن در میدان را دارند و نمی توان دیگری را برتر دانست به ویژه با بالا و پایین رفتن های بی موردی که در این چند سال رخ داده نشان می دهد که پیش بینی دشوارتر از گذشته شده و کوچکترین اتفاقی هر چند نامربوط بر روی قیمت ها اثر می گذارد و عده ای به تب و تاب می افتند تا دوباره فتیله ی این مبارزه را روشن کنند.

جریانی که اگر مهار نشود بازهم کشور را به سمتی خواهد برد که جز ضربه به تولید نتیجه ی دیگری در بر نخواهد داشت.
 
کلمات کلیدی : امیر ایلخانی
 
۱۳۹۴-۱۰-۲۸ ۱۶:۳۷:۰۹
صادرات نفت ایران به دلیل تحریم ها یک سوم شد،پس قیمت دلار را سه برابر کردند و این رکود را به راه انداختند.با عادی شدن صادراتذنفت ،قیمتذدلار هم باید به مبلغ واقعی اش یعنی کمتر از ۱۲۰۰ تومان برسد،تا قیمت دلار کاهش پیدا نکند و اصناف قیمت های خود را با آن اصلاح نکنند،رکود تمام نمی شود. (3477824) (alef-11)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.