نظر منتشر شده
۲۳
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 138910
هزینه ای که یک مناظره کذایی باعث آن شد؛
حاشیه ای بر اُفولِ ادب در جامعه و رواج گستاخی
محمد مهدی شیرازی، 20 دی 90
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۲۶
نکاتی چند از باب مقدمه:
صاحب این قلم مدّتی پیش با انتشار مقاله ای با عنوان «تأملّی بر کرامت انسانی در جامعۀ ما» به نقد برخی از سیاستهای فرهنگی سی سالۀ اخیر پرداخت، سپس در ادامه به نگارش مقاله ای در باب «کرامت انسانی، مدیریت و انتخابات» پیش از انتخابات ۸۸ پرداخته که به دلایلی منتشر نگشت.

در آن مقالۀ بنده با صراحت به برخی از رفتارهای تحقیر آمیز برخی مقامات ارشد اجرایی با اطرافیان و وزراء انتقاد نموده و تمرد مکرّر ایشان از قوانین را خطرناک و حرکت به سوی استبداد و تحقیر جمهوریّت توصیف نموده بودم و این در حالی بود که هنوز وزیر خارجه در حال مأموریت و در کشور بیگانه عزل نشده و کشف فساد بانکی اخیر و خط قرمز کشیدن دور متهمان نزدیک رئیس جمهور... پیش نیامده بود!

در آن نوشتار، دو اثر مهم را برای عادی شدن رفتار استخفاف گونه و تحقیر آمیز با اعضاء هیئت دولت و دیگر مدیران بر شمرده بودم. یکی ادبارِ نخبگان که طبعاً برای حفظ عزت و کرامت خویش عطای خدمت را به لقای آن می بخشیدند، و دیگری رواج سیرۀ طاغوتی «استخفاف» که تا پایین ترین سطوح مدیریتی ادامه یافته و در نهایت به بافت جامعه سرایت می نمود!

به یاد دارم، پس از جریان «مناظرۀ کذایی انتخاباتی» به یکی از شخصیّت های کشوری که اتفاقاً از اساتید اخلاق حوزه هم هستند، گفتم ـ به نظر من «کشور، لااقل تا چندین سال هزینۀ این مناظره را پرداخت خواهد کرد»

اکنون هم ما در حال پرداختِ این هزینه ایم!

آنگاه که فردی در آنِ واحد بخواهد هم نقش قوۀ مجریه، قضائیه و مقنّنه را با هم ایفاء کند و گاه و بیگاه نیز از جایگاه بالاترین فرد اجرایی مملکت که بایستی مجری و حافظ قانون باشد، قوانین موضوعه مورد بی توجّهی واقع شود، چه توقّعی می توان از سایر زیر مجموعه ها داشت؟!

در جامعه ای که قانون، ولو «قانونِ بد» محترم شمرده نشود، «قدرت» در چهره های مختلف خود، اعمّ از قدرت اقتصادی، فامیلی، سیاسی و ... میدان داری خواهد کرد و آنگاه است که سفرۀ چاپلوسان و کاسه لیسان و بی هنران تازه به دوران رسیده، رنگین خواهد گشت.

از سوی دیگر بایستی توجه داشت که تحقیر و هتکِ «قانون» به عنوان محصول «جمهوریّت و اسلامیت» نظام، در نگاهِ کلان به نوعی، تحقیر «مردم» و کلیّت نظام را نیز در بر داشته و جامعه را به سوی «استبداد» سوق خواهد داد.

(در این جا لازم می دانم، تذکّر دهم که پرداختن به نقاط ضعف بر خی مقامات اجرایی به معنای سیاه نمایی یا خراب کردن همۀ کاسه کوزه ها بر سر ایشان نیست، بلکه هدف نقد و تحلیل اوضاع بحرانی «اخلاق در جامعه» است، و الاّ نقاط قوّت این دولت مثل «پر کاری» و توّجه به اقشار نیازمند و .... در جای خود محترم و مشخص می باشد.)

پس از این جملۀ معترضه، اکنون باید گفت، متأسفانه در ورای این تحقیر ها و باب شدن «شکستن حرمت ها» گاهی بجایی می رسیم که گویی از باب «در کارِ خراب هر چه خراب اولی تر» افراد در پرده دری و گستاخی با هم به رقابت می پردازند!

اکنون، جهت اثبات انواع خشونت های رفتاری و گفتاری در اجتماع، نیازی به آمار قوۀ قضائیه و نیروی انتظامی نیست، کافی است به تیتر اخبار رسانه ها در یکی، دو سال اخیر دقّت کنید، از موارد بهت آور تجاوزهای دسته جمعی تا قتل های خانوادگی، از کودک آزاری تا شکنجۀ حیوانات (جریان بچه خرس و شکارچی ها در چند ماه پیش)، از ادبیّات نامناسب برخی روحانیون در نقد مخالفین شان که بایستی خود استاد اخلاق باشند تا ضرب و شتم و درگیری در مجلس (سیلی زدن، پرتاب اشیاء خطرناک و حرف های آنچنانی)، از ادبیّات بی ادبانۀ برخی مربیّان و مسئولین ورزشی در قبال یکدیگر، تا رفتار بی هنرانۀ برخی هنرمندان و ... همه و همه به یک معنا، آئینۀ بروز یک حقیقت و واقعیّت است، چرا که همانطور که گفته شده، «جامعه همچون موجود زنده است و درد از عضوی به عضو دیگر سرایت می کند.»

آری، آن حقیقت چیزی نیست، جز اینکه در سالیان اخیر در یک کلام آستانۀ تحمّل در جامعه پایین آمده و در مقابل ضریب خشونت کلامی و رفتاری بالا آمده است، گویی در این جامعه هیچ گاه سعدی، حافظ و مولانایی نیامده است!

ارتباط بین «تحقیر کرامت انسان» و «رشد خشونت و بی پروایی»

عنِ الأمام الهادی(( من هانت علیه نَفسَهُ فلاتَأمَن شَرَّه»[۱]- آن کس که خود را حقیر یافت، از شرّ او ایمن مباش - قال علی (ع) «وَ مَن کَرُمَت عَلَیه نَفسَهُ فَلَم یهِنَهُ بالمعصیَه»[۲] - آن کس که خود را گرامی و بزرگوار می یابد خود را با گناه آلوده و پست نمی نماید-.

این دو روایت کوتاه و بلند از لحاظ معنا و محتوا، به زیبایی، مسائل مهمّ تربیتی در اسلام و ظرافت آن را بیان می دارند، که اشاره به همۀ آنها در حدّ این نویسنده و در خور این نوشتار نیست، امّا آنچه که اکنون بدان نیازمندیم، توجّه و تأمّل بیشتر در واژۀ «کرامت»و جایگاه آن در سطح جامعه است.

به یاد می آورم، یکی از نخبگان جامعه در خصوص «رواج خشونت اجتماعی» در برهۀ زمانی اخیر چنین گفته بود، که «ما بایستی در آن زمان که به فکر «خود گردان کردن بیمارستان ها و مدارس» افتادیم، این آثار را در نظر گرفته و فکر این روزها را هم می کردیم!)) این اشارۀ دقیق، نگارنده را به فکر فرو برده و به یکی از عوامل نوشتن این مقاله بدل گشت.»

بله، در جامعه ای که زیاد از خدا و پیغمبر و اخلاق سخن گفته شود، امّا در مقام عمل در خیلی بزنگاه ها، مثل بیمارستان، مدرسه، سربازی و ... پول و روابط و ... برسمیّت شناخته شود، انسان ها در مقابل پول و مقام و ... احساس سرشکستگی کرده و به یک معنا «کم می آورند».

آنگاه پس از این «کم آوردن» و عقدۀ حقارت و پایمال شدن کرامت انسان ها در برخی ادارات و سازمان ها ـکه بعضاً متأسفانه خود، مسئول احقاق حقوق ایشان می باشندـ

ما می خواهیم با قوۀ «قاهره» این انسانهای تحقیر شده را دعوت به «آرامش»، «تعادل» و بعضاً روی آوردن به «ارزشها» بنماییم، غافل از آنکه، بستر و پایۀ تربیتی اجتماع در جای دیگر آسیب دیده و از همان جا هم بایستی اصلاح شود.

در مقابل در برخی از کشورهای اروپایی که اتفاقاً ادعایی هم در دفاع از ارزشها ندارند، بخاطررعایت برخی اصول اساسیِ فطری و انسانی در مقام عمل، مثل حسن ظنّ حکومت به مردمان، احترام به وقت و حقوق مردم در ادارات و مراکز رسمی و ... می بینیم که بسیاری از مردم به نوعی «احساس کرامت» و «شخصیّت» نموده و خودبخود آمار برخی از جرایم و رذایل اخلاقی مثل دروغ، غیبت و رشوه خواری و ... پایین می آید، اگر چه این مسایل، موارد تک عاملی نیستند و طبعاً نکات دیگری مثل رفاه اقتصادی، نظارت جدی وعادات فرهنگی و ... نیز در این روند مؤثر می باشند.

پیام روشن این نوشتار به مسئولین و هدایت گران جامعه آن است که «رابطۀ» بین «کرامت انسان» و «امنیّت اجتماعی» بایستی جدّی گرفته شود و در برخی سیاستهای کلان فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و رسانه ای بازبینی صورت پذیرد، به عبارت دیگر به همان مقدار که مسئولین در «گفتار» و «کردار» خود به «کرامت انسانی» مردم ارج نهاده و آنها را انسانِ عاقل و فهیم و مختار فرض می نمایند، می توانند از ایشان توقّع داشته باشند تا آنها هم «انسانی تر» رفتار نموده و خود، بدون نظارتِ قانون «کرامت انسانی» خود را پاس دارند.

۱- تحت العقول، ص ۴۸۳

۲- عیون الحکم و المواعظ، ص ۴۳۹
کلمات کلیدی : رفتارهای تحقیر آمیز برخی مقامات ارشد اجرایی مناظرۀ کذایی انتخاباتی
 
Latvia
۱۳۹۰-۱۰-۲۰ ۱۱:۱۹:۵۳
لطفا مسئولین امر در این خصوص توجه زیادی کنند که وضعیت اخلاق در جامعه خیلی پایین آمده . (599415) (moderator19)
 
۱۳۹۰-۱۰-۲۱ ۰۰:۲۷:۳۸
اونوقت شما از اونجا چطور اینجا رو رصد میکنی و بعد توصیه شاید در محیط اطرافتون باید تجدید نظر کنید (600650) (moderator19)
 
Vietnam
۱۳۹۰-۱۰-۲۰ ۱۱:۲۰:۲۸
با سلام
خدا خیرتون بده برادر که حرف دل همه اخلاقمدارانی را نوشتید که به هر دلیل غم در دل می پرورند و لب از کلام می دوزند و ....
یاد فرمایش گهربار حصرت سیدالشهدا افتادم که در آغاز راه شهادت فرموده بودند:
علی الاسلام السلام اذا بُلیت برادع مثل ...

خدایا کار دشمنانمان با خودمان، اما ما را از شر خودمان حفظ بدار. (599417) (moderator19)
 
مهدی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۱۰-۲۰ ۱۲:۰۱:۱۱
یک مطلبی است که احساس میکنم خیلی از ماها به آن توجه نداریم وآن هم این است که بیشتر مسئولین ما آدم های دلسوزی هستند و دوست دارند خدمت کنند اما متاسفانه بدون آن که متوجه بشوند همه دنبال موقعیت و جایگاه بالاتری هستند وبرای رسیدن به این جایگاه خیلی از ارزش ها را نادیده میگیرند وبه نظرمن این اتفاق در بلند مدت تبعات بدی دارد
به قول استاد ما انسان تا زمانی که خودش را نساخته ، مسئوليت قبول نکند
کاش همه به این سفارش عمل میکردیم (599490) (moderator19)
 
United Kingdom
۱۳۹۰-۱۰-۲۲ ۱۲:۵۱:۳۳
در زندگی درد هایی است که روح انسان را از درون مثل خوره می خورند و می زدایند،این درد ها را نه می شود به کسی گفت و نه می توان جایی بیان کرد..!
به قسمتی از درد های اجتماعی ما ایرانیان توجه کنید:

۱-اکثر ما ایرانی ها تخیل را به تفکر ترجیح می دهیم.
۲-اکثر مردم ما در هر شرایطی منافع شخصی خود را به منافع ملی ترجیح می دهیم.
۳-با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم.
۴-به بدبینی بیش از خوش بینی تمایل داریم.
۵-بیشتر نواقص را می بینیم اما در رفع انها هیچ اقدامی نمی کنیم.
۶-در هر کاری اظهار فضل می کنیم ولی از گفتن نمی دانم شرم داریم.
۷-کلمه من را بیش از ما به کار می بریم.
۸-غالبا مهارت را به دانش ترجیح می دهیم.
۹-بیشتر در گذشته به سر می بریم تا جایی که اینده را فراموش می کنیم.
۱۰-از دوراندیشی و برنامه ریزی عاجزیم و غالبا دچار روزمرگی و حل بحران هستیم.
۱۱-عقب افتادگی مان را به گردن دیگران و توطئه انها می اندازیم،ولی برای جبران ان قدمی بر نمی داریم.
۱۲-دائما دیگران را نصیحت می کنیم،ولی خودمان هرگز به انها عمل نمی کنیم.
۱۳-همیشه اخرین تصمیم را در دقیقه ۹۰ می گیریم.
۱۴-غربی ها دانشمند و فیلسوف پرورش داده اند،ولی ما شاعر !
۱۵-زمانی که ما مشغول کیمیا گری بودیم غربی ها علم شیمی را گسترش دادند.
۱۶-زمانی که ما با رمل و اسطرلاب مشغول کشف احوال کواکب بودیم غربی ها علم نجوم را بنا نهادند.
۱۷-هنگامی که به هدف مان نمی رسیم،ان را به حساب سرنوشت و قسمت و بد بیاری می گذاریم،ولی هرگز به تجزیه تحلیل علل ان نمی پردازیم.
۱۸-غربی ها اطلاعات متعارف خود را روی شبکه اینترنت در دسترس عموم قرار می دهند،ولی ما انها را برداشته و از همکارمان پنهان می کنیم.
۱۹-مرده هایمان را بیشتر از زنده هایمان احترام می گذاریم.
۲۰-غربی ها و بعضا دشمنان ما،ما را بهتر از خودمان می شناسند.
۲۱-در ایران کوزه گر از کوزه شکسته اب می خورد.
۲۲-فکر می کنیم با صدقه دادن خود را در مقابل اقدامات نابخردانه خود بیمه می کنیم.
۲۳-برای تصمیم گیری بعد از تمام بررسی های ممکن اخر کار استخاره می کنیم.
۲۴-همیشه برای ما مرغ همسایه غاز است.
۲۵-به هیچ وجه انتقاد پذیر نیستیم و فکر می کنیم که کسی که عیب ما را می گوید بدخواه ماست.
۲۶-چشم دیدن افراد برتر از خودمان را نداریم.
۲۷-به هنگام مدیریت در یک سازمان زور را به درایت ترجیح می دهیم.
۲۸-وقتی پای استدلالمان می لنگد با فریاد می خواهیم طرف مقابل را قانع کنیم.
۲۹-در غالب خانواده ها فرزندان باید از والدین حساب ببرند،به جای اینکه به انها احترام بگذارند.
۳۰-اعتقاد داریم که گربه را باید در حجله کشت.
۳۱-اکثرا رابطه را به ضابطه ترجیح می دهیم.
۳۲-تنبیه برایمان راحت تر از تشویق است.
۳۳-غالبا افراد چاپلوس بین ما ایرانیان موقعیت بهتری دارند.
۳۴-اول ساختمان را می سازیم بعد برای لوله کشی،کابل کشی و غیره صد ها جای ان را خراب می کنیم.
۳۵-وعده دادن و عمل نکردن به ان یک عادت عمومی برای همه ما شده است.
۳۶-قبل از قضاوت کردن نمی اندیشیم و بعد از ان حتی خود را سرزنش هم نمی کنیم.
۳۷-شانس و سرنوشت را برتر از اراده و خواست خود می دانیم. (603038) (moderator22)
 
۱۳۹۰-۱۰-۲۰ ۱۳:۴۹:۱۷
بی ادبی یک ضعف فرهنگی است و معمولا دامن گیر اقشار کم سواد جامعه است. رسانه ها باید منتقد افراد بی ادب و مسئولان باید الگوی ادب باشد ولی متاسفانه برخی رسانه ها و مسئولان برای کسب محبوبیت و خودمانی نشان دادن خود بی ادبی پیشه کرده اند. (599675) (moderator19)
 
قلاوند
۱۳۹۰-۱۰-۲۰ ۱۸:۱۸:۱۸
عزیز دل خوب نوشتی وسخن چو از دل برآید لاجرم بردل نشیند هرچه هم از این قسم حرفها گفته شود کم است هرچند گوش شنوایی نداشته باشد اما قطعا بی تاثیر نیست باید گفت وگفت تا ملکه ذهن آدمیان شود باید گفت تا قبح این هنجارهای شکسته شده باز گردد وحسن این ناهنجاری ها پیش آمده بشکند باید گفت تا روزی در ایران عزیز ما کسی جرات تداشته باشد آبروی اشخاص را راحت بریزد آبرویی که از خانه کعبه عزیزتر و محترم تر شمرده شده است اما جرت نداشتن نه بخاطر ترس از کسی بلکه بخاطر قبح اخلاقی چنین کا ری جرات نکند . بایدگفت تا روزنامه ها وجراید خصوصا آنان که رویین تن شده ومصونیت آهنین دارند قدرت بی حرمتی حتی به دشمن را نداشته باشند چرا که قرآن ما میفرماید (لاتصبوااالذین کفرو فتصوبونکم ) یعنی دشنام به کفار ندهید زیرا این باعث میشود آنها هم به مقدسات شما دشنام بدهند ونتیجه این جز بداخلاقی در جامعه وریختن قبح اخلاق ندارد باید گفت تا هیچ مسئولی چه مسئولین پائین دست ویا فرادست فکر نکنند که ارباب مردمند و برمردمند بلکه بدانند که آنان نیز ازمردم ودرخدمت مردمند .
خلاصه اینکه دل شکستن هنر نیست بلکه دل بدست آوردن هنر است وبنای دین دل بدست آوردن است حتی دل دشمنت را نباید بشکنی اگر هنرداری دل او را بدست آور تا زیبایی های دین تو را ببیند وبه آئین تو درآید کدام انسان را در تاریخ سراغ دارید که با دشنام وخشم وتندی وتهمت وافترا به دین گرائیده وبه راه راست هدایت شده باشد. تنها راه نجات بشریت اخلاق است . پیامبر گرامی وائمه تتها با اخلاق نیک بر پیروان خود افزودند تا با سخنرانی و موعظه ،اگر هم سخنرانی وموعظه ای بوده با روش اخلاق مدارانه بوده و توام با زیبایی های اخلاقی بوده که دربیان پیامبر وائمه همیشه موج می زده است در نتیجه جواب داده ودلها را به سمت خود جذب کرده وجز این هیچ راهی برای آرامش جامعه وزیستن درکنارهم نیست ودین ما سرشار از این زیبایی ها است اگر به ان عمل شود . من نمیدانم این خشونتهای کلامی وگاهی عملی که غالبا هم به اسم دین وحتی متاسفانه به اسم دفاع از ولایت بروز می کند کدام منشاء دینی را دارد .اگر کسی سراغ دارد بگوید ما هم بدانیم. مگرنه این که دین برای تکریم اخلاق بوده چنانکه پیامبر فرمود: انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق --- وچقدر درس آموز است این کلام خدا که به پیامر فرمود : این ازجانب خدااست که به تو دلنرمی داده واگر غیر از این بود وتو سخت دل (خشن) بودی با اینکه پیامبری اما از اطراف تو گریزان می شدند بعد می فرماید اینها را ببخش وبالاتر از ان حتی برای ایشان خیرخواهی وطلب عفو کن اما انهایی که خدا می فرماید آنها راببخش وبرایشان دعا کن حتما دوستان پیامبر نبودند بلکه مخالفان ودشمنان او بودند آیا یک ذره از این مکتب درس گرفته ایم حاشا وکلا! شما به همین ایام انتخابات بنگردید ببینید داعیه داران اخلاق چه ها که نمی کنند .فبما رحمه من الله لنت لهم ولو کنت فظاغلیظ القلب لانفضوا من حولک فعفوا عنهم واستغفر.... چقدر این آیه زیبا است . ولله جل و علی اگر فقط به این آیه درهر جامعه ای عمل شود آن جامعه روی آرامش وهمدلی وصفا وصمیمیت بخود خواهد دید والا خیر . متاسفانه یا خوشبختانه در جوامعی که ما انها را کافر میدانیم که چنین هم نیست به این آیه عمل میکنند ولی در جامعه ما که ماشالله در ادعا کم نداریم به ان عمل نمی شود ونتیجه اش هم همین خشونتهای کلامی وغیره از صدر تا ذیل است که می بینیم . (600184) (moderator19)
 
United States
۱۳۹۰-۱۰-۲۱ ۰۰:۲۲:۵۱
این نظر از مقاله بلند‌تر بود
من که وقت ندارم بخوانم ! (600642) (moderator19)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۱۰-۲۱ ۰۹:۵۲:۳۸
آقای قلاوند سلام.
حرفاتون درست. اما متاسفانه در نوشتن آیات کریمه قرآن اشتباهات املایی و محتوایی دارید که خیلی خوب بود قبل از ارسال نظر اصلاح می فرمودید. من چون دسترسی به خودتون ندارم، این نظر رو عمومی نوشتم. و خدا میدونه قصد ایراد گرفتن یا بی ادبی به شما ندارم. ولی میدونین که قرآن احترامش ورای تعارف و تکلف هست.

ا- قرآن همچین آیه ای نداره: (لاتصبوااالذین کفرو فتصوبونکم) درستش که توی سوره مبارکه انعام اومده اینه: و لا تسُبّوا الذین یدعون من دون الله فیسُبّوا الله عَدواً بغیر علم... آیه شریفه 108

2- آیه ای که از سوره مبارکه آل عمران هم نوشتید، اشتباهات املایی داره که ای کاش قبل از ارسال نظر یه بار چک می کردید که حرف خدا رو اشتباه ننویسید.
(فاعف عنهم و استغفر لهم...) آیه شریفه 159

در هر حال با کلیت مقاله و نظر شما موافقم. ولی چیزی که هست اونایی که اخلاق براشون اهمیت داره، که اینا رو از قبل هم میدونن و رعایت می کنند. مسئله اینه اونایی که مورد خطاب مقاله هستند، اصلا سراغ همچین متون و مطالبی نمیرن و کاری به کار اخلاقیات و خدا و پیغمبر ندارن.

خدا انشالله همه رو هدایت کنه و ما رو از شر دیو نفس مصون بداره. (600955) (moderator19)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۱۰-۲۰ ۲۱:۲۹:۰۴
حرف های شما همه مقبول .فقط از پرکاری این دولت چیزی نصیب اقشار نیازمند
نشده است. (600441) (moderator19)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۱۰-۲۱ ۰۹:۴۸:۳۴
بابا یکم منصف باشید .
مگر به غیر از این است که دولت فقط و فقط با پرکاری توانست برخی نیازهای جامعه را برطرف کند،با سختکوشی و پیگیری زیاد (600947) (moderator19)
 
United Kingdom
۱۳۹۰-۱۰-۲۰ ۲۳:۰۸:۳۰
بسیار زیبا بود و به موضوع بسیار با اهمیتی اشاره شده است.... واقعیت این است که هدف اصلی اصلاح همین واسیله هایی است که در زندگی روزمره از آن استفاده میکنیم. .. (600551) (moderator19)
 
Ali
Netherlands
۱۳۹۰-۱۰-۲۰ ۲۳:۱۴:۲۴
این نوشتار به دلم نشست. خداوند همه را به عقلانیت برگرداند (600561) (moderator19)
 
ع-قلاوند
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۱۰-۲۰ ۲۳:۴۵:۴۲
دو سال پیش یک خانم وزیر سوئدی بدلیل دروغ گفتن در مورد پرونده مالیاتی خود در دوازده سال قبل از وزارت استعفا داد ولی چند ماه بعد از این موضوع به المان رفت و با گرفتن پناهندگی زندگی مخفی در المان اختیار کرد .وقتی بعد از موضوع خبرنگاری او را پیدا کرده بود علت فرارش را پرسید جواب او میتواند برای ما اموزنده باشد .وی گفت نمیتوانستم در جایی زندگی کنم که مرا به چشم دروغگو نگاه کنند و این موضوع من و خانوادهام را ازار میداد..... (600596) (moderator19)
 
Latvia
۱۳۹۰-۱۰-۲۱ ۰۱:۵۵:۵۳
مقاله بی طرفی نیست.

اخلاق و فرهنگ مسایلی است که دهها سال طول میکشه تا برقرار بشه.

از یک شب و یک مناظره نیست.

دلایل زیاد و متنوع و قدیمی تری هم داره (600702) (moderator19)
 
امیر
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۱۰-۲۱ ۱۰:۱۱:۳۵
... . مو ضوع زن در اسلام اینقدر مهم است که یک سوره اختصا صی راجع به انها در قران مجید اور ده شده است . البته ما زن های مو منه هم دار یم که حساب ان ها از اکثریت مر وج شیطان جداست.والسلام (600981) (moderator19)
 
امیر
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۱۰-۲۱ ۱۰:۴۳:۴۵
امام علی ع می فر ماید هر گاه فساد و فحشا و بد اخلاقی تو سط زنان در جامعه زیاد شد این امر گریبان مر دان را هم خواهد گر فت . انگاه است که امنیت و ارامش از شما گر فته خواهد شد. والسلام (601032) (moderator19)
 
United Kingdom
۱۳۹۰-۱۰-۲۱ ۱۱:۵۴:۳۲
شما مطلب را نگرفتی. از دید این مقاله رواج بی اخلاقی یک دلیل داره که در تیترش هم مشخصه . شما رفتی سر مسائل حاشیه ای!! (601192) (moderator19)
 
جمشید وحیدا
United States
۱۳۹۰-۱۰-۲۱ ۱۴:۰۵:۲۵
مسئولین ... سیستم مدیریت کشور باید بدانند که خدمتگذار یکایک افراد ملت 75 ملیونی ایران میباشد ونه ارباب و یا مالک آنان.دوران بردگی بسر رسیده است.هر کس در هر پستی قرار دارد باید به کلیه مراجعین بدون در نظر گرفتن موقعیت و وضعیت انان احترام گذارده و در چهار چوب قوانین بدرخواست های انها بدون سرگردان کردن انان پاسخ لازم دهد.میز و پست سیاسی ویا اداری ملک شخصی اشغال کننده آنها نیست. (601498) (moderator19)
 
۱۳۹۰-۱۰-۲۱ ۲۳:۳۷:۵۹
كاش چشم بينا و گوش شنوائي باشد برادرم مرانيز شريك غم خود بدانيد (602480) (moderator19)
 
طلبه
United States
۱۳۹۰-۱۰-۲۲ ۱۸:۳۲:۰۹
انقدر از رو شدن دستتون در مناظره کینه به دل گرفته اید که هنوز هم در پی جبران هستید
خدا هرکه قابل هدایت است را هدایت کند! (603379) (moderator22)
 
محمود
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۱۰-۲۳ ۰۰:۴۴:۰۸
متاسفانه قدرت امروز در کشور اخلاقیات را زیر سئوال برده دایره تهمت وافترا ه و در عده ای چاپلوسی جای تمام خصایص انسانی را گرفته است (603712) (moderator22)
 
علی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۱۰-۲۴ ۰۰:۲۹:۴۹
این سخن سید جمال الدین اسدآبادی هم به یادماندنی است که؛ «به غرب رفتم، “مسلمانیّ” دیدم ولی مسلمان ندیدم، به شرق آمدم، مسلمان دیدم ولی “مسلمانیّ” ندیدم». (604460) (moderator19)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.