پدیده طوفان گرد و غبار و ریزگرد از جمله مهمترین معضلاتی است که این روزها مردم بسیاری از مناطق کشور بالاخص استانهای غرب و جنوب غرب را به ستوه آورده و مسئولین را به واکنش واداشته است. این معضل اساسی که به یکی از گستردهترین معضلات زیست محیطی کشور بدل گردیده، از سالها پیش آغاز شده است، به طوری که اواخر سال گذشته به شکلی ویژه خود را در استان خوزستان نشان داد و عمق فاجعه را یادآور گردید.
به گزارش ایسنا، در بهمن ماه سال گذشته، وقوع گسترده ریزگرد در استان خوزستان و به دنبال آن وقوع مه و اندکی بارندگی، منجر به ناپایداری سیستمهای توزیع برق و قطعی گسترده این منبع مهم انرژی در استان خوزستان شد. در این واقعه عجیب، علاوه بر اهواز، مرکز استان خوزستان، برق 10 شهر دیگر استان شامل کارون، باوی، حمیدیه، هویزه، ماهشهر، هندیجان، آبادان، خرمشهر، شادگان و دشت آزادگان نیز برای مدتی طولانی قطع شد. به دنبال قطعی برق، تصفیه خانه های آب اهواز و به تبع آن بسیاری دیگر از شهرها نیز که از سامانه برق اضطراری برخوردار نبودند از کار افتاده و بدین ترتیب آب استان نیز دچار قطعی گردید. این موارد که با از مدار خارج شدن 180 سایت مخابراتی استان نیز همراه بود، مدارس، دانشگاه ها و ادارات اهواز و دیگر شهرهای استان را با تعطیلی مواجه کرد و توجهات بسیاری را به استان مظلوم خوزستان جلب نمود. به دنبال این توجهات، امکانات کشور به طور گستردهای برای حل این بحران بسیج گردید و با گذشت مدت زمانی نه چندان کوتاه، اوضاع استان به حالت نسبتا عادی بازگشت.
با توجه به اهمیت بسیار زیاد این موضوع و لزوم یافتن راهحلی اساسی برای بحران فوق، در این مقاله سعی شده به شیوهای علمی و با مرور منابع پژوهشی مختلف، پدیده طوفان گرد و غبار و ریزگرد به شیوهای موشکافانه مورد تحلیل قرار گرفته و ضمن معرفی و اشاره به تبعات گوناگون این پدیده، راهکارهای مقابله با آن نیز مورد بررسی قرار گیرد.
چیستی و تعریف ریزگرد
بنا بر تعریف دانشمندان، هنگامی که سرعت باد در مناطق بیابانی از حد مشخصی که عمدتا 8 متر بر ثانیه در نظر گرفته میشود، بیشتر گردد، ذرات ریز وارد جریان اتمسفری میشوند و تولید گرد و غبار مینمایند. این فرایند با توجه به عواملی چون زبری عناصر سطوح، رطوبت خاک، اندازه ذرات، پوشش گیاهی، بافت خاک، میزان چسبندگی ذرات خاک و پستی و بلندیهای زمین اتفاق میافتد.
سازمان هواشناسی جهانی (WMO)، گرد و غبار را بر اساس شدت و همچنین میزان تاثیر آن در قابلیت رویت به 4 دسته «طوفان گرد و خاک»، «گرد و خاک وزنده»، «گرد و خاک معلق» و «تنوره دیو» تقسیم بندی مینماید.
در طوفان گرد و خاک، ذرات ریز که دارای قطری بین 5 صدم تا 1 دهم میلی متر هستند به میزان قابل توجهی توسط بادهای قوی که دارای سرعتی بیش از 15 متر بر ثانیه هستند به سمت بالا حمل می شوند. این پدیده شدیدترین نوع گرد و غبار بوده و باعث غبارآلود شدن کامل هوا و کاهش دید افقی به کمتر از هزار متر میگردد. طوفانهای گرد و خاک شدید، گاهی قابلیت رویت را تا حد صفر نیز کاهش میدهند. این پدیده که عمدتا مختص مناطق خشک و نیمه خشک است، ابر متراکمی از گرد و غبار را تا ارتفاع حدود 3000 متر در هوا ایجاد نموده و به طور تقریبی میتواند تا 4000 تن غبار را در هر کیلومتر مربع از هوا جا دهد. این طوفانها قادرند مسافتهای بسیار طولانی را طی نموده و گاهی یک کشور یا حتی بخشی از یک قاره را به طور کامل بپوشانند.
گرد و خاک وزنده، از لحاظ شدت دارای حد متوسط میباشد. این پدیده عمدتا به وسیله بادهایی که دارای ارتفاع متوسط بوده و مقادیری از گرد و غبار و شن را با خود حمل مینمایند، به وجود می آید. این پدیده میتواند دید افقی را به هزار متر برساند.
گرد و غبار معلق که در تقسیمبندی سازمان جهانی هواشناسی، در رتبه سوم قرار میگیرد، شدتی کمتر از موارد پیشین دارد. در این پدیده، گرد و غبار ریز در بخش زیرین "تروپوسفر" که خود پایینترین لایه جو زمین به حساب میآید، معلق گردیده و به دنبال آن، دید افقی به کمتر از ده هزار متر میرسد. از گرد و غبار معلق در برخی منابع، با نام «گرد و غبار مه» نیز یاد میشود.
و بالاخره در انتهای جدول تقسیمبندی انواع گرد و غبار توسط WMO، "تنوره دیو" قرار دارد. این پدیده به ستونهای باریک و چرخندهای از گرد و غبار گفته میشود که به طور متوسط، ارتفاعی حدود 30 متر دارند، هرچند در برخی مواقع ارتفاعی تا 300 متر نیز پیدا میکنند.
با این حال شاید بتوان گفت پدیده «ریزگرد» تعریف جامعتری را نسبت به گرد و غبار در بر میگیرد. ریزگردها در واقع ترکیب و معجونی از گرد و خاک با انواع مختلف ذرات خاکی در کنار دودها و آلایندههای گازی، برخی مایعات و همچنین ذرات بیولوژیک و زیستی هستند که به صورت محلول و معلق در اتمسفر وجود دارند و به وسیله باد تا هزاران کیلومتر جابجا میشوند.
سابقه و آمار بروز ریزگرد در ایران
وقوع طوفانهای گرد و غبار و بروز پدیده ریزگرد، در سالهای اخیر به طور قابل توجهی در سطح منطقهای و حتی جهانی افزایش یافته است. کشور ما نیز با توجه به آن که اصطلاحا روی کمربند خشک کره زمین قرار گرفته و بیش از 30 درصد از مساحت آن را مناطق خشک و نیمه خشک تشکیل میدهند، به طور ویژه در استان خوزستان و برخی دیگر از استانهای غربی، به شدت با این پدیده درگیر شده و لطمات زیادی از آن دیده است. در برخی موارد، گستره این معضل زیست محیطی تا 17 استان کشور، از جمله برخی استانهای مرکزی کشور نیز رسیده و گاهی پایتخت را نیز بینصیب نگذاشته است.
بروز خشکسالیهای متعدد و تغییر شرایط اقلیمی در کنار عواملی چون مدیریت نادرست منابع آب و خاک، کاهش پوشش و تنوع گیاهی و همچنین بهرهبرداری ناپایدار و غیرصحیح از اراضی زراعی و مرتعی که عامل اصلی بروز آنها، خود ما انسانها هستیم، از مهمترین عوامل تشدید فرسایش خاک و به دنبال آن بروز طوفانهای گرد و غبار و ریزگرد در سالهای اخیر شناخته شدهاند.
بروز گرد و غبار البته، سابقه دیرینهای در کشور ما دارد و در بسیاری از منابع علمی، به روزهای گرد و غباری در نقاط مختلف کشور اشاره گردیده است. در این منابع علاوه بر استانهای غربی، بر جنوب شرق ایران نیز به عنوان یکی از مناطق اصلی گرد و غبار تاکید گردیده و بادهای 120 روزه سیستان به عنوان نمونه ذکر شده است.
بنا بر آمارهای ارائه شده توسط سازمان هواشناسی کشور، میانگین روزهای غبارآلود در طی 50 سال گذشته در شهرهای اهواز، آبادان، بوشهر و کرمانشاه به ترتیب 68، 76، 75 و 27 روز در سال بوده است. همچنین بنا بر دادههای یک تحقیق علمی، در سال 1367 تعداد روزهای گرد و غباری در شهرهای زابل، آبادان، دزفول، بندرعباس و یزد معادل 81، 43، 40، 23 و 24 روز گزارش شده است. هنگام بروز این پدیدهها در ایران، گاهی تا میزان 9360 میکروگرم در مترمکعب، غلظت ذرات در هوا افزایش یافته است. به علاوه، آمارهای اخیر نشان میدهد دوام ریزگردها در هوای استان خوزستان با مساحتی حدود 64 هزار کیلومتر مربع، در برخی موارد به 144 ساعت (6 شبانه روز) بالغ گردیده و میزان وقوع این گونه طوفانهای گرد و غبار در این استان نیز گاهی تا 102 بار در سال بوده است. در پژوهشی که در سال 1385 به انجام رسیده، اهواز به عنوان اصلیترین شهری که در معرض وزش باد شمال و بادهای گرم شمال غربی قرار داشته و به دنبال آن در معرض ذرات ریزگرد ناشی از کشورهای عربی به خصوص کشور عراق در طول فصل بهار قرار میگیرد، شناخته شده است. با این حال، علاوه بر کل استان خوزستان، این بادها تمام مناطق غرب و جنوب غرب کشور نظیر استانهای ایلام، کرمانشاه و بوشهر را با شدتهای مختلف تحت تاثیر قرار داده و سالانه مقادیر زیادی گرد و غبار را از کشور عراق به این مناطق حمل مینمایند.
هجوم ریزگردها به مناطق غربی کشور ما در دو دهه اخیر شکل بسیار جدیتری به خود گرفته است. با این حال شاید بتوان گفت اولین موج اصلی ریزگرد در سالهای اخیر، در سال 1387 و همچنین در نخستین روزهای سال 1388 خود را نشان داد. این پدیده که عمدتا رهاورد بادهای گرم و خشک عراق و سوریه بود، خوزستان را به همراه بخشهای زیاد دیگری از کشور در زیر پرده غلیظی از گرد و غبار قرار داد. بر اساس دادههای آماری، در این سال شهر اهواز به تنهایی به مدت 69 روز درگیر گرد و غبار بوده که نسبت به دو سال قبل، میزان آن بیش از 100 درصد افزایش یافته بود. همچنین در تیرماه همین سال، گرد و غبار، مهمان ناخوانده و چند روزه 12 استان کشور گردید و مساحتی معادل نیمی از فضای کشور را تحت تاثیر قرار داد. در سال 1389 نیز این پدیده از همان روزهای آغازین سال با شدتی به مراتب بیشتر، خوزستان و مناطق غربی ایران را مورد هجوم قرار داده و تا اردیبهشت ماه، بیش از نیمی از ایران را فراگرفته و در برخی مناطق علاوه بر بادهای شدید، با باران گل نیز همراه شد و این جریان تا به امروز به تناوب و به اشکال مختلف ادامه پیدا کرده است.
ریزگردها ممکن است در فصول مختلف سال به طور متفاوتی خود را نشان دهند. برای مثال در پژوهشی که بین سال های 90 تا 92 وضعیت ریزگردها را در شهر کرمانشاه مورد بررسی قرار داده، نشان داده شد که بروز ریزگرد در فصل تابستان بسیار بیشتر از فصول دیگر بوده و در فصل زمستان، هیچ روزی که در آن غلظت ذرات با قطر کمتر از 10 میکرون معلق موسوم به PM10، بیش از حد استاندارد باشد، مشاهده نگردیده است. این وضعیت به طور مشابهی در شهر خرم آباد نیز گزارش شده است. بر اساس اظهارات محققین، علت اصلی بیشتر بودن میزان ریزگردها در فصل تابستان، ورود بیشتر طوفانهای گرد و غبار از طریق کشورهای همسایه است. همچنین وجود بارشهای جوی در فصول پاییز و زمستان در چنین مناطقی، از مهمترین عوامل کاهنده غلظت گرد و غبار و ذرات معلق هوا به حساب میآید.
عوامل بروز ریزگرد
عوامل زیادی در تشکیل طوفانهای گرد و غبار و بروز پدیده ریزگردها دخیل هستند. اما در میان آنها بدون شک فقدان پوشش گیاهی مناسب در اراضی مختلف، یکی از مهمترین دلایل محسوب میشود. نبود پوشش گیاهی مناسب در مناطقی که مستعد گرد و غبار هستند باعث میشود که هوای بالای این مناطق شروع به گرم شدن نموده و به سمت بالا حرکت نماید. این جریان رو به بالای هوای گرم با بادهای تروپوسفری که دارای سرعت بالایی هستند برخورد نموده و در نتیجه آن یک جریان چرخشی به سمت پایین ایجاد میشود. این جریان با شدت بالایی با سطح زمین برخورد نموده و باعث ایجاد طوفان های گرد و غبار در مقیاس محلی میگردد که معمولا موقتی هستند.
ولی در مواقعی که جبهههای کم فشار و پرفشار جو با هم برخورد میکنند، بادهای به مراتب قویتری ایجاد میشود که قادرند گرد و غبار را در مقیاسی جهانی ایجاد نمایند.
معمولا در سرعتهای پایین باد، ذرات خاک حرکت خاصی نمیکنند. اما زمانی که این سرعت از حد خاصی عبور نماید تعدادی از ذرات شروع به ارتعاش نموده و هنگامی که سرعت باد بیشتر شود، از سطح کنده شده و وارد جریان هوا میشوند. در جریان جابجایی این ذرات خاک توسط باد، گاهی آنها مجددا به سطح خاک برخورد نموده و این موضوع باعث میشود که ذرات به مراتب بیشتری از خاک جدا شده و به جریان هوا بپیوندند.
میزان ورود ذرات خاک به درون جریان هوا، علاوه بر سرعت باد به عواملی چون اندازه، شکل و چگالی این ذرات نیز بستگی دارد. این ذرات پس از وارد شدن به جریان هوا میتوانند به روشهای مختلفی نظیر خزش، جهش ناگهانی و بالاخره معلق شدن حرکت نموده و از مکانی به مکان دیگر منتقل شوند. در روش معلق شدن، عمدتا ذرات گرد و غباری که دارای قطری کمتر از 20 میکرون و دارای چگالی پایین هستند منتقل میشوند. این ذرات گاهی تا ارتفاع 6 هزار متر صعود کرده و تا مسافت 20 هزار کیلومتر جابجا میشوند.
در فصول مختلف سال، وضعیت بروز طوفانهای گرد و غبار تغییرات قابل توجهی دارد. این طوفانها بیشتر در فصول بهار و تابستان رخ میدهند و وقوع آنها در فصول پاییز و زمستان کمتر است. به علاوه آمارهایی که از مناطق مختلف دنیا به دست آمده نشان میدهند که حدودا 65 درصد از طوفانهای گردو غبار در فاصله زمانی ظهر تا غروب اتفاق میافتند. با این حال در پژوهشی که در منطقه خوزستان به انجام رسیده، مشخص شده که بیشترین نرخ نشست ذرات گرد و غبار در آبان ماه که شرایط جوی از سکون نسبی بیشتری برخوردار است اتفاق میافتد. در چنین شرایطی ذرات گرد و غبار که دارای اندازهریزتری نیز در این ماه هستند، فرصت کافی را برای فرونشست بیشتر خواهند داشت.
وقوع خشکسالیهای متعدد در سالهای اخیر به ویژه در منطقه خاورمیانه و به دنبال آن کاهش بارندگی و رطوبت، متزلزل شدن خاکها و کاهش شدید پوشش گیاهی، در کنار عوامل دیگری چون استفاده بی رویه از منابع آبی مناطق بیابانی، از بین رفتن نیزارها و وقوع نسبتا همیشگی بادهای غربی-شرقی باعث شده که میزان وقوع، ماندگاری و شدت طوفانهای گرد و غبار و ریزگردها در کشور ما به ویژه در مناطق غرب و جنوب غرب به طور قابل توجهی افزایش یابد. وقتی به این عوامل، بیثباتی سیاسی و وقوع جنگهای خانمان سوز در عراق و سوریه که موجب خشک شدن تالابها و دریاچههای شرق سوریه، مرکز و غرب عراق و همچنین عرصههای جنوبی کشورمان گردید را اضافه نماییم، پیچیدگی قضیه بیشتر نمایان میشود. این تالابهای خشک شده سرشار از ذرات بسیار ریز کمتر از 10 میکرون هستند که با وزش کوچکترین بادی قادرند به هوا بلند شوند. همچنین در خصوص کشور عراق، از کاهش آب و تغییر مسیر رودخانههای دجله و فرات از مبادی مرزی آنها نیز به عنوان عوامل دخیل در افزایش بیابان زایی در این کشور یاد میشود که به طور قطع در افزایش بروز ریزگردها نقش مهمی دارد.
در کنار عوامل فوق بایستی به این موضوع اشاره کرد که در منطقه جنوب غرب کشور که استان خوزستان در آن واقع شده، دشتهای متعدد کوچک و بزرگی وجود دارند که به طور عمده از رسوبات آبرفتی و ریزدانه رودخانههای کرخه، کارون، دز، جراحی، هندیجان و شاخههای آنها پوشیده شدهاند. این مناطق پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به کانونهای فرسایش بادی و وقوع ریزگرد دارند. همچنین وجود تپههای ماسهای و شنزارهای موجود در این منطقه از کشور که از شمال غرب کرخه تا اطراف اهواز پراکندهاند، در تشدید پدیده گرد و غبار بیتاثیر نیستند.
افزایش اختلاف فشار هوا در فصل بهار و همچنین افزایش رطوبت و بروز پدیده وارونگی هوا در فصول سرد سال نیز میتواند در وقوع، تشدید و تداوم پدیده ریزگردها تاثیرگذار باشد. در پژوهشی که در این خصوص در منطقه کرمانشاه انجام شده، معلوم گردیده که وجود و تداوم پدیده وارونگی هوا ناشی از کوتاهی طول روز و همچنین عدم تاثیر تابش نور خورشید، باعث عدم انتقال و در نتیجه ماندگاری بیشتر ریزگردها در هوای شهر میگردد.
در کشور ایران، عامل اصلی بروز ریزگردها، «باد شمال» است. این باد که معمولا بین ماههای فروردین تا شهریور فعال است، در شمال منطقه خاورمیانه شکل میگیرد و با گذر از کوههای ترکیه و شمال عراق که همانند قیفی بزرگ عمل مینمایند، به بیابانهای عراق و سوریه وارد گردیده و از آن جا ضمن ورود به کشور ما، تا خلیج فارس و رسیدن به آبهای آزاد پیش میرود. این باد با گذر از بیابانهای کشورهای مختلف، به طوفانی از ریزگرد تبدیل شده و سراسر منطقه را متاثر میسازد.
به طور کلی عواملی چون خاک، پستی و بلندی زمین و اقلیم میتوانند یک ناحیه را مستعد تولید و بروز ریزگرد نمایند. ولی در این میان تغییر خصوصیات خاک دارای اهمیت زیادی است. مناطقی که از نظر خاکهای رُسی و سیلتی، غنی هستند مسئول بیشتر طوفانهای ریزگردی به حساب میآیند. چرا که میزان چسبندگی بین ذرات این نوع خاکها به طور ذاتی کم است و به راحتی روی یکدیگر سر خورده و به وسیله باد جابجا میشوند. لذا برای جلوگیری از این اتفاق، بایستی اصطکاک و درگیری بین دانهها و ذرات خاک را با ایجاد چسبندگی بین آنها افزایش داد. در این خصوص استفاده از افزودنیهای چسبانندهای نظیر مالچها میتواند نقش موثری در کنترل ریزگردهای ناشی از چنین مناطقی داشته باشد. در گذشته، سه کشور ایران، عراق و عربستان به صورت مشترک و با تقبل هزینههای مالچ پاشی، تمام زمینهای تحت تاثیر این پدیده را با مواد چسبنده نفتی مالچ پاشی مینمودند. ولی از ابتدای دهه اول سال 2000 میلادی با بروز جنگ عراق و افزایش تنشهای منطقهای و در نتیجه، تغییر رویه این دولتها، مالچ پاشی بیابانها به فراموشی سپرده شد که نتیجه آن افزایش بیسابقه ریزگردها در خوزستان، غرب ایران و سپس به طور تقریبی در سراسر ایران بوده است. با این حال بسیاری از متخصصان، استفاده صرف و گسترده از مالچهای شیمیایی را به عنوان عاملی ناسازگار با محیط زیست و دارای خطرات بسیار برای سلامتی انسانها قلمداد مینمایند و جایگزینی آن را با موارد دیگری چون ریگ و سنگریزه قابل ترجیح میدانند.
کانون های ریزگرد
در خصوص محلهای اصلی که خیزش گرد و غبار از آنجا صورت گرفته و اصطلاحا «کانون گرد و غبار» نامیده میشوند صحبتهای فراوانی شده است. محققین در ایران و جهان برای شناسایی مناطق برداشت، حمل و رسوبگذاری طوفانهای گرد و غبار معمولا از یکی از سه روش زیر استفاده می نمایند:
1) روشهای مبتنی بر زمین شناسی و کانی شناسی ذرات
2) روشهای مبتنی بر تصاویر هوایی و ماهوارهای و علم سنجش از دور
3) تلفیقی از دو روش قبلی
ولی عموما و با توجه به محدودیتهای دو روش اول، از روش سوم استفاده میشود، چرا که طوفانهای گرد و غبار عمدتا پدیدههای پویا و ذاتا متغیر بوده و از لحاظ زمانی و مکانی، تغییرات بسیاری را تجربه مینمایند. لذا به تصویر کشیدن این پویایی و روابط متقابل بین عناصر تشکیل دهنده این گونه طوفانها از ضرورت بالایی برخوردار است.
به طور کلی، محققین مهمترین کانونهای خارجی گرد و غبار یا ریزگردهای نفوذی به ایران را به شرح زیر برشمردهاند: سه کانون در سوریه، یک کانون در مرز سوریه و عراق، چهار کانون در شمال عراق و حوزه رود فرات و یک کانون در مرکز عراق. منابع دیگر از دشتهای شرقی و جنوب شرقی عربستان، بخشهایی از امارات متحده عربی، یمن و کویت و همچنین شمال آفریقا نیز به عنوان کانونهای خارجی بروز گرد و غبار در ایران نام بردهاند. این کانونها در مجموع باعث بروز طوفانهایی از گرد و غبار میشوند که به ریزگردهای عربی موسوم هستند.
در این رابطه و در پژوهشی جامع که وضعیت بروز ریزگرد در منطقه جنوب غرب ایران را در یک دوره 10 ساله از 1998 تا 2007 و در 10 شهر مختلف مورد بررسی قرار داده، محققین مشاهده نمودند که در این دوره 10 ساله، مجموعا در شهرهای مورد مطالعه 4552 روز گرد و غباری وجود داشته که منشا ریزگردهای حاصله در 3285 روز آن (72 درصد)، بیابانهای کشورهای همجوار استان خوزستان نظیر عراق، سوریه و عربستان بوده و تنها در 1264 مورد (28 درصد)، منشا این ریزگردها، خود استان خوزستان بوده است که دلیل آن بنا بر اظهار محققین، خشک و عاری از پوشش گیاهی بودن بخش وسیعی از دشت خوزستان به ویژه در نواحی مرکزی آن ذکر شده است.
با این حال و علیرغم آن که صاحب نظران، سهم کانونهای خارجی را در تولید گرد و غبار بیش از 70 درصد ذکر نمودهاند، نتایج تحقیقات نشان میدهد که مناطق متعددی در داخل خاک کشور ما وجود دارند که قادرند در تولید طوفانهای گرد و غبار نقش داشته باشند. در این میان از تالابهای خشک شدهای نظیر تالاب هورالعظیم یا هورالهویزه که یکی از مهمترین کانونهای گرد و غبار است، یاد میشود. هرچند تنها یک سوم از تالاب هورالعظیم در کشور ما واقع شده و دو سوم دیگر آن در کشور عراق قرار دارد. همچنین در برخی منابع به دلتای آبادان و تپههای ماسهای آن به عنوان نواحی مستعد تولید ریزگرد اشاره شده است.
در این رابطه نتایج یک پژوهش دیگر که به طور جمعی بر روی شهرهای اهواز، ماهشهر، بهبهان، رامهرمز، بوشهر، کرمانشاه، قصر شیرین، زنجان و اصفهان انجام شده نشان میدهد که این شهرها در سال 91 جمعا 177 روز غبارآلود داشتهاند که منشا 102 روز آن محلی و داخلی بوده است. بر اساس این پژوهش، سهم گرد و غبارهای با منشا داخلی بیش از 58 درصد برآورد گردیده و این بدان معنا است که منشا بیش از نیمی از روزهایی که جلگههای جنوب ایران با پدیده ریزگردها مواجه بودهاند، کانونهای تولید گرد و غبار محلی بودهاند.
در این پژوهش همچنین در مقایسه ای جالب بین اندازه ذرات گرد و غبار وارد شده به اهواز و شهر بندرگناوه در استان بوشهر، مشخص گردید که ذرات گرد و غبار در بندر گناوه به مراتب بزرگتر از ذرات گرد و غبار اهواز بوده است. محققین با توجه به این نتیجه و همچنین با در نظر گرفتن جهت باد و موقعیت جغرافیایی این دو شهر، به این نتیجه رسیدهاند که منشا ریزگرد وارد شده به بندر گناوه، نمیتواند خارجی باشد، چرا که در این صورت با توجه به شرایط ذکر شده بالا و همچنین با توجه به دورتر بودن بندر گناوه از اهواز، اندازه ذرات گرد و غبار این دو شهر باید برعکس میبود. یعنی ذرات بزرگتر باید در اهواز دیده میشد و ذرات ریزتر در بندر گناوه. این موضوع با توجه به این اصل درنظر گرفته شده که وقتی یک سیال با سرعتی رو به کاهش، از مکانی به مکان دیگر حرکت میکند، ذرات معلق موجود در آن با ترتیب وزنی، نشست مینمایند. برخی محققین در خصوص ریزگردهای به وقوع پیوسته در خود استان خوزستان نیز به طور کلی اعتقاد دارند که هر چه از غرب به سوی شرق این استان برویم، منشا ریزگردها محلیتر میشود که عواملی چون کمبود فضای سبز شهری، کثرت زمینهای بدون پوشش در مرکز و حواشی شهر اهواز و حتی نخالههای ساختمانی رهاشده و فعالیتهای عمرانی طولانی مدت ناتمام بر شدت آنها میافزاید.
در پژوهش جامع دیگری که توسط محققین کشورمان و به منظور شناسایی کانونهای گرد و غبار، با استفاده از مطالعه ترکیبی دادههای هواشناسی و ماهوارهای انجام شده، روزهای همراه با ریزگرد در کنار میزان دید افقی ایستگاههای سینوپتیک استانهای خوزستان و ایلام در یک بازه زمانی نسبتا بلند از سال 1990 لغایت 2013 مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه این پژوهش، شناسایی 62 نقطه مختلف به عنوان منشا داخلی ریزگرد بود که در سه منطقه کلی زیر دستهبندی گردیدند: منطقه 1 واقع در غرب ایلام و مرز این استان با عراق، منطقه 2 شامل جنوب ایلام، شمال خوزستان و تلاقی آنها با مرز عراق و بالاخره منطقه 3 شامل نواحی اطراف تالاب هورالعظیم. بر اساس نتایج این پژوهش، ریزگردهای ایجاد شده از منطقه 1 اغلب وارد خاک کشورمان نمیشود. ولی منطقه 2 و 3 از اصلیترین عوامل بروز ریزگرد در استان خوزستان به شمار میآیند که اولی، شمال خوزستان و دیگری غرب و جنوب غرب این استان را به طور کامل تحت تاثیر قرار میدهند.
موضوع دیگری که پژوهشگران به آن اشاره نمودهاند، نقش فعالیتهای عمرانی در تولید گرد و غبار در سواحل جنوبی ایران است که مشخص میکند خطوط ارتباط ساحلی و فعالیتهای عمرانی نظیر احداث جاده در ساحل، باعث اختلال در روند طبیعی جزر و مد در ساحل خلیج فارس گردیده و به همین علت بیش از 8 هزار کیلومتر از این سواحل در شرایط خشکی قرار گرفتهاند. از آن جا که رسوبات جلگههای ساحلی، بسیار ریزدانه بوده و عموما از ذرات رُس و سیلت ساخته شدهاند، استعداد فراوانی برای تولید گرد و غبار داشته و در زمانهایی که رطوبت کافی وجود ندارد، حساسیت بالایی در مقابل فرسایش بادی از خود نشان میدهند و بدین ترتیب تبدیل به مراکز فعالی برای تولید گرد و غبار و ریزگرد میشوند. بنا بر اظهار پژوهشگران، شناسایی دقیق این گونه مکانهای داخلی و همچنین یافتن راههای جلوگیری از افزایش زمینهایی که مستعد بیابانی شدن هستند، ضروری بوده و نیازمند انجام مطالعاتی گسترده است.
ترکیبات ریزگردها
طوفانهای گرد و غبار و ریزگرد علاوه بر ذرات خاک، میتوانند حاوی ذرات و مواد مختلف و متنوع دیگری نیز باشند که در طول زمان و با گذشت از مناطق مختلف به درون آنها جذب میشوند. این مواد که گستره بسیار متنوعی دارند، میتوانند ریزگردها را به پدیدههایی بسیار خطرناک از لحاظ آسیب به سلامت انسانها، محیط زیست و محیطهای شهری تبدیل نمایند. به طور کلی و در حالت استاندارد، غلظت ذرات معلق در هوا با مقیاسی به نام PM سنجیده میشود که به اندازه ذرات اشاره دارد. برای مثال ذرات با مشخصه PM10 و PM2.5 به ذراتی اشاره دارند که به ترتیب کمتر از 10 و 5/2 میکرون قطر دارند. هر میکرون یا میکرومتر نیز، معادل یک هزارم میلی متر است.
در ادامه به این گونه ترکیبات در قالب دو دسته کلی «فیزیکوشیمیایی» و «بیولوژیکی» اشاره میشود. هرچند ذکر این نکته ضروری است که بررسی و اشاره به این ترکیبات که در پژوهشهای داخلی و خارجی گوناگون و از نقاط مختلف جهان گزارش گردیدهاند، به معنای حضور قطعی آنها در همه طوفانهای ریزگردی که در کشور ما رُخ میدهد نیست. بلکه به تناسب محل وقوع ریزگرد و منشا و کانون آن، چنین ذراتی ممکن است در طوفانهای گرد و غبار حضور داشته باشند و تعیین دقیق ترکیبات هر گونه ریزگردی، باید با بررسی دقیق و علمی همان ریزگرد و در مکان مورد نظر، انجام و مورد اشاره واقع شود.
فیزیکوشیمیایی:
کربنات کلسیم یا کلسیت، دی اکسید سیلیس یا کوارتز به همراه ترکیباتی از عناصر دیگری نظیر آهن، آلومینیوم، منیزیوم و مانند آنها که عمدتا از ذرات بنیادی تشکیل دهنده خاک هستند، از جمله مواردی به حساب میآیند که در ترکیب ریزگردهای گزارش شده در نقاط مختلف جهان حضور داشتهاند.
این که طوفان ریزگرد در چه زمانی از سال رخ دهد، میتواند بر میزان و اندازه ذرات مختلف موجود در آن تاثیر داشته باشد. برای مثال تحقیقات نشان میدهند که غلظت ذرات PM10، PM2.5 و PM1 در ریزگردهای شهرهای اهواز و ایلام در ماههای خرداد و تیر بیشتر از مواقع دیگر سال بوده است.
فلزات سنگین جزو مهمترین مواردی هستند که حضور آنها در طوفانهای گرد و غبار و ریزگرد، میتواند خطرات چنین پدیدههایی را دوچندان نماید. این فلزات، اجزای طبیعی سازنده پوسته زمین هستند که وضعیتی پایدار داشته و نمیتوانند تخریب یا تجزیه شوند. لذا به تجمع در خاک و رسوبها تمایل داشته و میتوانند در طوفانهای شدید گرد و غبار با ذرات دیگر همراه شوند. با این حال طبیعی است که هر چه فاصله مکانی که تحت نفوذ ریزگرد است از کانون بروز ریزگرد دورتر باشد، احتمال و درصد حضور این عناصر در طوفان حاصله کمتر خواهد بود. برای مثال در پژوهشی که بر روی ریزگردهای وارده به استان های سیستان و بلوچستان، کرمان، هرمزگان، زنجان و همدان که بسیار از مناطق اصلی تحت نفوذ ریزگردها مثل خوزستان دور هستند، انجام شده، نتایج نشان میدهد که حضور فلزاتی نظیر جیوه، سرب، نیکل و کادمیوم از حد مجاز و استاندارد جهانی، پایینتر بوده است. ولی نتایج بررسیهای دیگری که در استان خوزستان انجام شده، نشان میدهد که ریزگردهای وارد شده به این استان، علاوه بر دارا بودن کانیهای سنگی کوارتز، کلسیت و فلدسپار، دارای غلظتهای بیش از حد مجازی از فلزات سنگین سرب، روی و کادمیوم نیز بودهاند.
بیولوژیکی:
تحقیقات نشان میدهند که در هر گرم از خاک بیابان، 10 میلیون باکتری از 10 هزار نوع مختلف زندگی میکنند! همچنین این یک گرم خاک میتواند حاوی یک میلیون قارچ باشد. در کنار این عوامل زنده، ذرات دیگری نیز وجود دارند که از پیکره غیرزنده موجودات به جا ماندهاند و از بین آنها میتوان به سلولهای مرده پوست، شوره و تکههای حشرات و گیاهان اشاره نمود.
در طوفانهای گرد و غبار جهانی، بیشترین تعداد اسپور قارچی که گزارش شده، در نواحی گرمسیری و به میزان یک میلیون اسپور در هر مترمکعب از گرد و غبار بوده که گونه غالب آنها، قارچ معروف «آسپرژیلوس» بوده است. هر چند به طور کلی نوع باکتریها، قارچ ها و سایر میکروارگانیسم های وارد شده به طوفانهای ریزگرد بسته به منشا و کانون آن و همچنین آب و هوایی مناطقی که این طوفان از آنها عبور کرده است، میتواند بسیار متفاوت باشد.
این آمار و ارقام بهتآور، میتوانند به عمق آسیب زا بودن ذرات گرد و غبار اشاره داشته باشند. هرچند برخی محققین معتقدند که همه میکروارگانیسمهای موجود در تودههای گرد و غبار، به وسیله پرتوهای ماورای بنفش خورشید و خشک شدن، در کنار نبود مواد غذایی مورد نیاز در سفرهای چند روزه هوایی، از بین میروند. اما بعضی از گونههای باکتریایی نظیر باسیلوسها و همچنین اغلب قارچها، قادرند با تبدیل به فرم مقاومی به نام اسپور، در برابر شرایط سختی نظیر خشکی، گرما، تابشهای ماورای بنفش و همچنین کمبود عناصر غذایی مقاومت نموده و جان سالم به در ببرند.
بر اساس تحقیقات پژوهشگران، باکتریهای موجود در هوا در حالت عادی میتوانند تنها مسافتهایی کمتر از یک کیلومتر را طی نمایند. ولی هنگامی که این باکتریها به ذرات ریزگرد و طوفانهای گرد و غبار بپیوندند، میتوانند مسافتهایی بیش از 5000 کیلومتر را نیز بپیمایند. در خصوص قارچها و گرده گلها، موضوع پیچیدهتر نیز میشود. چرا که این موارد حتی بدون ریزگردها نیز در صورتی که در هوا معلق شوند، قادر هستند هزاران کیلومتر را طی نمایند.
برخی مطالعات داخلی نشان دادهاند که باکتریها و قارچهای موجود در ریزگردها، با افزایش غلظت این پدیده افزایش مییابند و در برخی مناطق و اغلب در ماههای اردیبهشت، خرداد و تیر از حد استاندارد بیشتر هستند.
تاثیرات جانبی ریزگردها
در خصوص تاثیرات جانبی طوفانهای گرد و غبار و ریزگرد سخن بسیار است. این طوفانها تقریبا تمام جنبههای بهداشتی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی جامعه را تحت تاثیر قرار میدهند. به طور کلی طوفانهای ریزگرد میتوانند منجر به تعطیلی مدارس، لغو پروازها، اختلال در عملکرد نیروگاههای برق، کاهش منابع آب، اختلال در سیگنالهای تلویزیونی و از همه مهمتر به خطر افتادن سلامت شهروندان و افزایش مراجعات آنها به مراکز درمانی به دلیل مشکلات تنفسی، پوستی، قلبی عروقی و موارد دیگر شوند. به این موارد بایستی انباشته شدن گاه و بی گاه گرد و خاک در منازل و مناطق مسکونی را افزود که شهروندان و خصوصا خانمها را با معضل همیشگی نظافت روبرو ساخته و آنها را وادار میسازد گاهی تا چند نوبت در روز، سرتاسر خانه را جارو کشیده و گردگیری نمایند. بنابر برخی آمارها، میزان خسارتی که به دنبال وقوع ریزگردها به دنبال شرایط نامناسب بهداشتی، تعطیلی مدارس، ادارات و فرودگاهها و مواردی از این قبیل به شهر اهواز و چند شهر دیگر استان خوزستان وارد میآید، بالغ بر 4 هزار میلیارد تومان در سال است.
وقوع طوفان گرد و غبار و بروز ریزگرد میتواند آثار کوتاه و بلندمدتی بر بدن انسان داشته باشد. ذرات فیزیکوشیمیایی و بیولوژیکی موجود در ریزگردها میتوانند هر یک به طور جداگانه تاثیرات مخربی بر بدن انسان داشته باشند، ولی گاهی این دو جزء، بر یکدیگر اثر متقابل و تشدیدکننده گذاشته و اوضاع را بدتر مینمایند. اشخاصی که در معرض ریزگردها قرار میگیرند، ممکن است در کوتاه مدت علائمی نظیر سرفه، تحریک چشم و گلو، جوشهای پوستی، خِس خِس سینه، انسداد بینی، سردرد، تهوع و بیرون روی را نشان دهند. ولی وقوع درازمدت و مکرر پدیده ریزگرد میتواند تبعات بیشتر و جدیتری به همراه داشته باشد.
آمارها حاکی از آن هستند که در زمان وقوع پدیده ریزگردها در استان خوزستان، میزان مراجعات شهروندان اهوازی دارای سابقه بیماری ریوی به مراکز درمانی این شهر، گاه تا 70 درصد افزایش یافته است. این شاید بدان دلیل باشد که مجاری تنفسی انسان به طور دائم در تماس نزدیک با حجم زیادی از هوای آزاد و اجزای مختلف آن قرار دارد و بر اساس نظر دانشمندان، هر انسان بالغی به طور معمول، روزانه حدود 10 هزار لیتر هوا استنشاق میکند. برای تبیین بیشتر این مطلب، باید اشاره نمود که طبق اعلام محققین، تقریبا 40 درصد از ذرات ریزگرد که بین 1تا 2 میکرون ضخامت دارند و همچنین بیشتر ذرات با قطر کمتر از 25/0 میکرون در برونشها و کیسههای هوایی ریه باقی میمانند. اگر متوسط میزان گرد و غبار در هوا، چیزی حدود 04/0 گرم باشد، هر فرد با متوسط فعالیت 10 ساعت در روز و 17 بار تنفس در دقیقه، روزانه حدود 6/6 گرم ریزگرد را وارد ریههای خود میکند! چنین اتفاقی قطعا میتواند بروز بیماریهایی نظیر سینوزیت، برونشیت، آسم، آلرژی، انسداد مزمن ریوی و صدمه به سیستم دفاعی بدن را به دنبال داشته باشد و در مورد افراد مسن و کودکان نیز وضعیت پیچیدهتری به خود بگیرد. برای مثال ذرات کوچکتر از 10 میکرون، خطر مرگ تنفسی در کودکان زیر یک سال را افزایش میدهند. در مطالعهای که در سال 2010 توسط محققین کشورمان انجام شده، اعلام گردید که در طول 72 روز آلودگی و گرد و غبار موجود هوای شهر اهواز در این سال، بیش از 8 هزار مورد بیماری و افزون بر 1100 مورد مرگ در این شهر به وقوع پیوسته که دلیل آنها، تاثیر افزایش گرد و غبار عنوان شده است.
پدیده ریزگرد همچنین باعث افزایش موارد مراجعه بیماران قلبی و عروقی در استان خوزستان گردیده که علاوه بر افزایش نارضایتیهای عمومی، هزینههای زیادی را بر مردم و همچنین بر متولیان بهداشت و درمان خوزستان وارد نموده است. در کنار موارد فوق، میتوان به بیماریهای دیگری نظیر بیماریهای قارچی و باکتریایی، ورم ملتحمه و آماس چشم، افسردگی و گیجی، سنگ سازی و تصلب رگهای خونی کلیهها، تخریب DNA در سلولهای پوستی و ریوی و به دنبال آن ابتلا به سرطان را ذکر نمود.
تعطیلی مدارس، مراکز آموزش عالی و ادارات، مشکل دیگری است که به دنبال وقوع پدیده ریزگردها در نقاط مختلف و به طور ویژه در استان خوزستان اتفاق میافتد. این موضوع نه تنها باعث اُفت تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان میشود، بلکه اثرات اقتصادی ناگواری بر شهرها و استانهای درگیر داشته که اگر به آن، کاهش ورود توریست به استان را نیز بیفزاییم، تاثیرات اقتصادی بیشتری نیز نمایان خواهد شد. البته در این خصوص و در استان خوزستان، مردم گهگاه با تصمیمات بسیار متغیر و عجیبی مواجه میشوند. برای مثال میتوان به بسیار روزهایی اشاره نمود که آلودگی هوا به ریزگردها بسیار از حد استاندارد فاصله داشته است، ولی هیچ گونه اقدامی برای تعطیل کردن به موقع مدارس و ادارات انجام نگرفته است.
کاهش میدان دید، یکی دیگر از تبعات اصلی طوفانهای گرد و غبار است. این پدیده به دنبال جذب و تفرق نور توسط مواد جامد و مایع موجود در ریزگردها اتفاق میافتد و بیشتر متاثر از ذرات با اندازه 1/0 تا 1 میکرومتر میباشد. این موضوع گاهی دید افقی را در برخی مناطق اهواز به کمتر از 10 متر رسانده است. این اتفاق میتواند اثرات خطرناک و عمیقی بر صنعت هوایی، ریلی و جادهای داشته باشد. برای مثال فقط در سال 1387، وقوع متعدد پدیده ریزگرد منجر به لغو شدن حدود 237 پرواز در شهر اهواز گردید. همچنین، کاهش دید رانندگان وسایل نقلیه، ایمنی تردد در جادهها را به شدت کاهش داده و گهگاه باعث وقوع تصادفات رانندگی میگردد. این مسئله در کنار تجمع خاک و ماسه بر روی جادهها، میتواند باعث قطع عبور و مرور و حمل و نقل درون و برون شهری و همچنین کاهش سرعت امدادرسانی در مواقع مورد نیاز شود.
بخش کشاورزی، یکی از مهمترین شاخههای اقتصاد کشور است که میتواند به شدت از بروز طوفانهای گرد و غبار و ریزگرد آسیب ببیند. ریزگردها میتوانند منجر به انتقال املاح سولفاته و کلره به اراضی حاصلخیز کشاورزی شده و شوری خاک را افزایش دهند. طبق اعلام برخی از محققین، میزان خسارت گرد و غبار بر محصولات جالیزی، ذرت و گندم بین 15 تا 20 درصد و طبق برخی دیگر از آمارها، تا 30 درصد برآورد گردیده که بخشی از آن به دلیل تاثیر گرد و غبار بر کاهش انرژی تابشی دریافتی توسط گیاهان است. این موضوع در کنار پدیده فرسایش خاک و خسارت به محصولات دامی میتواند به شدت اقتصاد روستایی را متزلزل گردانیده و لذا مناطق روستایی را حتی به مراتب بیشتر از مناطق شهری در معرض خطر قرار دهد. چرا که اغلب ساکنان روستاها از طریق فعالیتهای مرتبط با کشاورزی و دامداری امرار معاش مینمایند.
محیط زیست، بخش دیگری است که از آسیبهای ریزگردها در امان نمانده است. این پدیده بر میزان زادآوری و کوچ پرندگان، شرایط زیستگاهی حیات وحش، کاهش میزان رویشهای علفی و همچنین کاهش تنوع گیاهی در کنار موارد کلانتری نظیر میزان تشکیل و خصوصیات ابر، میزان نزولات جوی و تغییرات درجه حرارت هوا اثرگذار است. گرد و غبار، با کاهش کیفیت آب از طریق ورود فلزات سنگین و سمی به آن در کنار نازل نمودن کیفیت و سلامت هوا، بر روند رشد گیاهان و موجودات خشک زی و آب زی تاثیر منفی و مخرب داشته و شرایط رویشگاهی آنها و سایر موجودات محیط را با تنگناهای متعددی روبرو میسازد. امروزه محققین در رابطه به حوزه محیط زیست در دنیا معتقدند که بحرانهای زیست محیطی این چنین، به موضوع عمدهای در امنیت بینالملل بدل شده و جایگاه آن از سیاست پست به سیاست عالی تغییر نموده است. چنین بحرانهایی وقتی که با سایر چالشهاس سیاسی، نظامی و رقابتی بین کشورهای مختلف گره میخورند جایگاه ویژهای در سیاست بینالملل مییابند. لذا این مخاطرات را بایستی به محیط امنیتی کشورها افزوده و با توجه به درجه بالای شمولیت آنها، طیف وسیعی از اقدامات را در جهت غلبه بر آنها انجام داد.
یکی دیگر از حوزههایی که به دنبال وقوع طوفانهای گرد و غبار میتواند آسیبهای جدی را تجربه نماید، صنایع برق و الکترونیک کشور است. این موضوع در اواخر سال گذشته و در استان خوزستان به شکل کاملا ویژهای خود را نشان داد. در این سال، به دنبال چند ساعت مه شدید و همچنین بارندگی در روزهای مختلف، سیستم های توزیع برق به شدت دچار مشکل گردیده و منجر به خاموشیهای طولانی مدت شدند که این موضوع به دلیل ابعاد بسیار گستردهای که پیدا کرد، توجه مسئولین را بیش از بیش به حاد بودن اوضاع بالاخص در استان خوزستان جلب کرد. دلیل این اتفاق، تجمع تدریجی ذرات گرد و غبار روی ترانسفورماتورها، مقرهها و سایر تاسیسات برق ذکر شد که به دنبال بارندگیهای انجام شده و جذب رطوبت، ایجاد اتصالات کوتاه نموده و سیستم توزیع برق را با مشکلات متعددی مواجه نمود. این مشکل عجیب و نسبتا طولانی مدت که به دلیل بی توجهیهای چندساله به شستشوی تجهیزات برقی و زدودن گرد و غبار چندین ساله از آنها انجام شده بود، برای اولین بار باعث شد که اکیپهای کمکی بسیاری از مناطق مختلف کشور به اهواز و سایر شهرهای استان خوزستان اعزام گردیده و با شستشوی تجهیزات برقی، مشکل به وجود آمده را مرتفع نمایند.
راههای مقابله با ریزگردها
کنترل و مقابله با ریزگردها، فرایندی زمانبر و نیازمند برنامهریزیهای جامع و کلان است. شاید بتوان گفت بهترین راه برای کنترل طوفانهای گرد و غبار و ریزگرد، تثبیت خاکها و به حداقل رساندن پدیده فرسایش خاکی است. برای این کار روشهای مختلفی وجود دارد که در ادامه مورد بحث قرار میگیرند.
استفاده از گیاهان شامل گیاهان بوتهای، درختچهای و درختها یکی از مهمترین روشهای تثبیت خاک است که سازگاری بسیار بالایی نیز با محیط زیست دارد. در این رابطه معمولا بایستی حداقل یک نوع پوشش گیاهی خاص را با توجه به خصوصیات خاک و گیاه مورد نظر برای هر منطقه در نظر گرفته و در راه تثبیت آن کوشید. در خصوص نحوه انتخاب گیاهان مناسب برای هر منطقهای، منابع گوناگونی وجود دارد. در مناطق گرمسیری و خشک نظیر خوزستان بایستی گیاهان شورپسند و خشکی پسند نظیر گیاه «کلیر» را در نظر گرفت. چنین گیاهانی میتوانند به عنوان موثرترین عامل در برابر فرسایش خاک، در مناطق خشک و نیمه خشک به کار گرفته شوند و با ایجاد مانع طبیعی در مقابل بادها، از سرعت آنها کاسته و موجب انباشته شدن ذرات بادرُفت شوند.
پس از کشت یک یا چند گونه گیاهی خاص در منطقه مورد نظر، بایستی حمایت لازم را تا زمانی که پوشش گیاهی به ثبات رسیده و به صورت طبیعی و به خودی خود تکثیر و تجدید شود، ادامه داد. البته رسیدن گیاه به ثبات و مرحلهای که بتواند به صورت طبیعی تجدید حیات کند تا حد زیادی به تامین مناسب آب آن از طریق آبهای زیرسطحی بستگی دارد و در صورت نامناسب بودن چنین منابعی، گیاهان و به دنبال آنها سطح خاک با ضعف مجدد مواجه شده و نمیتوان امید زیادی به تکثیر و تجدید خود به خودی چنین گیاهانی بست. در چنین حالتی لزوم دخالت گاه و بی گاه انسان به منظور رساندن رطوبت مورد نیاز از طریق تامین مستقیم آب و یا اقداماتی نظیر شخمهای موازی که منجر به ذخیره آب حاصل از نزولات جوی در زمین می شود، در کنار موارد دیگری نظیر کود دهی حس میگردد.
روش دیگری که اغلب برای تثبیت سطحی خاکها در مقیاس وسیع کاربرد دارد، استفاده از آب، مواد طبیعی و یا شیمیایی برای پوشاندن سطح خاک و جلوگیری از جابجایی آن توسط بادهای با شدت مختلف است. این مواد که به طور کلی «مالچ» نامیده میشوند اغلب در مکانهای بسیار خشک که امکان تثبیت پوشش گیاهی چه از طریق طبیعی و چه از طریق دخالتهای انسانی وجود نداشته باشد، اهمیت مییابند.
آب، احتمالا بهترین مادهای است که قادر به تثبیت سطحی خاک به مناسبترین شکل است، اگر سطح مربوطه به طور مرتب خیس نگه داشته شود. با خیس کردن سطح خاک، از طریق آب پاشی دائمی و یا مواردی نظیر رها کردن آب در تالاب های خشک شده، مواد معدنی و رسوبات موجود در خاک، به مانند چسبی محافظتی عمل نموده و از پراکنده شدن ذرات جلوگیری مینمایند. البته این روش، علیرغم آن که بنا بر نظر برخی پژوهشگران، بهترین راه حل ممکن است، میتواند به دلیل نیاز به تکرار، هزینهبر باشد. هرچند در خصوص رهاسازی آب در تالابهای خشک شده و تامین آب مورد نیاز آن از طرق طبیعی نظیر رودخانههای مختلف، این روش میتواند با یک بار هزینه برای مدتی طولانی آب مورد نیاز را تامین نماید.
استفاده از ریگ و سنگریزه در اندازههای مختلف درشت، متوسط و کوچک و پخش آنها به شکلی یکنواخت روی سطح خاک سست و شنزارهای حساس، میتواند روش موثر و کم خطر دیگری برای تثبیت خاکها و کاهش فرسایش بادی باشد. این روش بارها توسط محققین مختلف به خصوص پروفسور کردوانی که از ایشان به عنوان پدر کویرشناسی ایران نام برده میشود، مورد توصیه قرار گرفته است.
یکی دیگر از موادی که اغلب برای تثبیت خاک از قدیم الایام مورد استفاده قرار میگرفته، نفت است. این ماده و مشتقات آن میتوانند در نواحی بزرگ و با هزینه نسبتا کم مورد استفاده قرار گیرند. این مواد در صورت نیاز، اغلب باید به صورتی مورد استفاده قرار گیرند که از نفوذ آب به خاکها جلوگیری ننموده و همچنین امکان رشد گیاه را با تاثیرات سمی خود از بین نبرند. چرا که غایت نهایی هر طرحی که برای بیابان زدایی مد نظر باشد، رویش گیاهان در آن منطقه است. برای انجام تثبیت نفتی، معمولا سه نوع ماده نفتی مورد استفاده قرار میگیرند که عبارتند از: «نفت خام»، «نفت غیرآسفالتی با قابلیت جاذبه کم» و بالاخره «نفت براق با قابلیت جذب و نفوذ بالا». البته امروزه در خصوص عدم سازگاری استفاده از این مواد با محیط زیست نکات فراوانی توسط محققین مطرح شده که به طور قطع بایستی مورد توجه قرار گیرد. برخی از این محققین معتقدند که خود این مواد نفتی میتوانند گاه به گاه از روی سطوح ساییده شده و همراه با باد منتقل شوند و از این طریق مشکلات عدیدهای را ایجاد نمایند.
علاوه بر نفت، مواد شیمیایی طبیعی یا مصنوعی دیگری نیز وجود دارند که به عنوان مالچ برای تثبیت خاکها مورد استفاده قرار میگیرند. استفاده از این مواد و پاشش آنها در سطوح وسیع معمولا به تیمهای ویژه و پرسنل حرفهای نیاز دارد. مقدار استفاده از آنها نیز به مواردی چون درجه تثبیت خواسته شده، فنون پاشش، شیب زمین و ساختار ماده مورد استفاده بستگی دارد. برخی از این مواد این قابلیت را دارند که همراه با آنها، بذر گیاهان بیابانی را به همراه کود و مواد غذایی مورد نیاز گیاه در روی خاک پاشش نمود. با این کار مالچ مورد نظر مثلا روغن مورد استفاده تا چند میلی متر در خاک نفوذ نموده و ضمن جلوگیری از تبخیر آبهای زیرسطحی، به تجمع و تثبیت بارندگیهای احتمالی در خاک کمک نموده و از این طریق پشتیبانی خوبی برای رویش گیاهان فراهم میآورند.
موادی که به عنوان مالچ شیمیایی استفاده میشوند، تنوع زیادی دارند و از میان آنها میتوان به مواردی چون فیبرهای سلولزی چوب، شیرابه صمغ آب و آهار ژلاتینی اشاره نمود. همچنین در این خصوص بایستی به استفاده از مواد پلیمری نیز اشاره نمود که از سال 1980 میلادی به دلیل امکان اجرای آسان، سرعت اجرای بالا و مقاومت مناسب از اهمیت بیشتری نسبت به تثبیت کنندههای قدیمیتر برخوردار شدند. این مواد شیمیایی با اهداف و اشکال مختلف امولسیونی، مایع و پودر جامد برای افزایش ظرفیت نگهداری آب در خاک و همچنین کنترل فرسایش بادی و آبی مورد استفاده قرار گرفتهاند. یکی از مهمترین این مواد، «پلیمر اکریلیک» نامیده میشود که به صورت ذرات جامد معلق در محیط آب است. یکی دیگر از این مواد که اخیرا در کشور ما ساخته شده و مورد آزمایش قرار گرفته، مادهای به نام «پلی لاتیس» است که پلیمری آب دوست، مایع و روان است و امکان پاشش بر روی خاکهای سست بیابانی را دارد. این ماده مشابه سیمان عمل نموده و ذرات خاک را به یکدیگر میچسباند و میتواند بین 12 تا 18 ماه دوام داشته باشد. البته باید این نکته را در نظر داشت که قبل از استفاده از هرگونه ماده شیمیایی به عنوان مالچ، بایستی تاثیرات احتمالی آن بر روی انسان و محیط زیست به دقت مورد آزمایشهای خاص و زمانبندی شده قرار گرفته و توسط ارگانهای مسئول مورد تایید واقع شود.
استفاده از حصارها، کمربندهای حفاظتی و پوششهای گیاهی و درختان بادشکن وهمچنین حصارهای منحرف کننده از موارد دیگری هستند که با کاهش سرعت و یا انحراف بادها از مکانهایی که دارای بافت سست خاکی هستند، از وقوع گرد و غبار جلوگیری مینمایند. بادشکنها میتوانند با کاهش دادن قدرت شکاف دهی بادهای سطحی، کمک زیادی در تقلیل فرسایش بادی و بلند شدن گرد و خاک به هوا نمایند و از این طریق ضمن بهتر نمودن کیفیت هوا، میدان دید موثر را نیز افزایش دهند. حصارهای منحرف کننده، موارد دیگری هستند که اغلب از پنلهای چوبی، صفحات آهنی و یا دیوارهای سنگی و روشن که به اندازه کافی در برابر باد مقاوم هستند، ساخته میشوند. این حصارها معمولا در یک شیب مشخص و یا با الگوی V شکل و در یک زاویه تند نسبت به جهت باد بر پا میگردند.
در برخی موارد نیز پژوهشگران به نقش طراحی درون شهری شامل وضعیت ساختمان سازی و فضای سبز شهری برای جلوگیری از نفوذ و ورود گرد و غبار به مناطق مسکونی و همچنین به دام انداختن ذرات گرد و غبار اشاراتی داشتهاند. برای مثال در پژوهشی که به نقش طراحی و معماری در کاهش اثرات ریزگردها پرداخته، محققین اظهار نمودهاند که هنگام طراحی نقشه ساختمانها و مناطق شهری و روستایی، لازم است به نوع ساختمان و جهتگیری مناسب آن توجه ویژهای شود. به این معنی که بخشهایی از ساختمان که حساس و دارای اهمیت زیاد هستند، در جبهه مخالف سمت بادهای غالب تعبیه گردند یا این که در پناه دیگر ساختمانها قرار گیرند. در این راستا لازم است قسمتهای بازشو ساختمان نظیر درها، دریچهها و پنجرهها که وظیفه تهویه و ورود هوای تازه به ساختمان را به عهده دارند، در جبهههای مخالف جهت باد غالب قرار گیرند. همچنین در پژوهشی دیگر که توسط محققین کشورمان انجام شده به طراحی صحیح فضای سبز شهری به عنوان یکی از مهمترین راهکارهایی که برای بهبود کیفیت هوا در اکوسیستمهای شهری لازم میباشد، اشاره شده است. بنابر نظر این محققین، در اکوسیستمهای شهری، طراحی درست فضای سبز علاوه بر فراهم آوردن محیطی مناسب برای آرامش روحی انسان، در کاهش سرعت باد و کاهش آلودگیهای هوایی از طریق جذب و تجمع آلایندهها روی و درون برگ و ساقه گیاهان تاثیر به سزایی دارد. در این میان بر نقش درختان به ویژه درخت چنار به عنوان یکی از موثرترین گونهها تاکید شده است.
در کنار تمام موارد ذکرشده بالا به عنوان راهکارهای اصولی و فنی مقابله با طوفانهای گرد و غبار و ریزگرد و تبعات آنها، بایستی به این نکته اشاره نمود که بنا بر اعتقاد محققین، برای حل بحرانهای زیست محیطی این چنین، به مجموعهای از عوامل مختلف نظیر اجماع سازی، به کارگیری دیپلماسی چندجانبه و همچنین بهرهگیری مطلوب از نهادها، قواعد و رژیمهای بینالمللی نیاز است که متاسفانه علیرغم فرا ملیتی بودن مسئله ریزگردها، در حال حاضر وضعیت مطلوبی ندارد. لذا به نظر میرسد دیپلماسی کشور ما در این بخش، نیازمند تحرکی تازه و فراگیر به منظور ترغیب کشورهای منطقه برای همکاریهای چندجانبه در راستای مقابله عملی با بحران ریزگردها است و در این خصوص، تاکید بر مفاد حقوق بینالملل محیط زیست در قالب کنوانسیونها و پروتکلهای بینالمللی و همچنین استفاده درست از اهرمهای مذاکراتی و سیاسی ضروری میباشد.
حقوق بینالملل محیط زیست، از جدیدترین شاخههای حقوق بینالملل است که در سنوات اخیر پیشرفتهای عمدهای داشته است. این شاخه از حقوق بینالملل، به موضوعات گوناگونی نظیر آب، هوا، خاک، گونههای جانوری و گیاهی و در کل به اکوسیستمهای کره زمین پرداخته و در تلاش است تا با ترسیم یک نظام حقوقی مناسب، از تمام موارد ذکر شده فوق حفاظت و حمایت نماید. داشتن درک درست از الزامات حقوقی مربوط به این حوزه و مسئولیت مشترکی که دولتهای مختلف در این باره بر عهده دارند، میتواند در یافتن مسیر درست حرکت در حوزه سیاست خارجی برای حل مشکلات مرتبط با ریزگردها نقش موثری داشته باشد. همچنین در این زمینه بایستی به نقش و کارکرد سازمانهای بینالمللی مرتبط با این حوزه، توجه نموده و از ظرفیت آنها در ایجاد الزاماتی برای کشورهای درگیر پدیده ریزگرد به منظور مشارکت موثر آنها در حل این پدیده کمک گرفت.
در این رابطه به نظر میرسد گه گاه اقداماتی از سوی دولتهای مختلف صورت گرفته و تلاشهایی انجام شده است. برای مثال طبق اظهارات قائم مقام وقت سازمان حفاظت محیط زیست در سال 1391، طرحی تحت عنوان طرح مقابله با گرد و غبار در این سال تهیه گردیده و تحویل دولت وقت عراق شده بود. در این طرح مقرر گردیده بود که احیای تالابهای خشک شده عراق در سطح دو میلیون هکتار در کنار اجرای عملیات بیابان زدایی به مساحت یک میلیون هکتار در دستور کار قرار گیرد. همچنین مواردی چون پایشهای مستمر آب و هوایی در این کشور، آموزش مدیران محیط زیست، کشاورزی و آب، همکاری با سازمانهای بینالمللی و ارائه کمکهای فنی و لجستیکی طرف ایرانی به دولت عراق از جمله مواردی بوده که در طرح فوق پیشبینی شده بوده است. همچنین این مسئول از تهیه طرحی داخلی تحت عنوان «طرح ملی پیشگیری و مقابله با پدیده ریزگردها» سخن به میان آورده بود که مهمترین بخشهای آن، اجرای عملیات بیابان زدایی در سطح 500 هزار هکتار، نصب سیستمهای هشداردهنده پایش و اندازهگیری مستمر شدت و میزان ریزگردها، افزایش میزان مراقبتهای پزشکی و کمک به گروههای حساس در معرض خطر، تامین حقابههای تالابهای در معرض خشکی کشور، تغییر نظام بهرهبرداری و کشت در بخش کشاورزی، تامین مالچ رایگان از سوی وزارت نفت و تامین بخش عمدهای از اعتبارات خشکسالی به سیستمهای نوین آبیاری بوده است. ولی اینکه چنین طرحهای داخلی و خارجی تا چه حد فرصت اجرایی شدن پیدا نموده و پیشرفتی داشتهاند یا خیر، موضوعی است که شاید با نیم نگاهی به اوضاع کنونی استانهای غربی و جنوب غرب کشور بتوان متوجه آن شد.
راههای مقابله با تاثیرات جانبی ریزگردها
بدون شک، حل ریشهای مشکل طوفانهای گرد و غبار و ریزگرد به زمان و هزینه نسبتا زیادی نیاز داشته و بسته به مکان و میزان مشکل، ممکن است بعضا بیش از یک دهه به طول بینجامد. طبیعی است که در این فاصله، شهروندان کماکان از هجوم و آسیبهای ریزگردها در امان نبوده و نیاز به حفاظت در برابر این پدیده خواهند داشت. در این راستا لازم است که برنامهای جامع برای مقابله با تاثیرات جانبی ریزگردها طراحی و اجرا گردد تا به کمک آن بتوان آسیبهای این طوفانها را به شهروندان و زیرساختهای شهری به حداقل رساند. بدیهی است چنین برنامهای بایستی با ضمانت اجرایی بالا و توسط ارگانهای سطح اول کشور ابلاغ گردیده به گونهای که تمام دولتهای وقت بر اجرای دقیق آن متعهد باشند. در چنین برنامه جامعی، نیاز است که بودجه و ساز و کار مربوط به موارد ذیل در نظر گرفته شود:
توجه ویژه به موضوع اطلاع رسانی به آحاد مردم در خصوص زمانهای وقوع ریزگرد، وضعیت لحظهای هوا و نحوه حفظ خود در برابر آسیبهای احتمالی طوفانهای گرد و غبار. این کار میتواند با استفاده از بسترهای مختلفی از قبیل بیلبوردهای الکترونیکی اعلام وضعیت لحظهای هوا، بیلبوردهای تبلیغاتی هشداردهنده و آموزشی، سایتها و کانالهای آموزشی و اطلاع رسانی مجازی، راهاندازی سیستم پیامکی ویژه ریزگردها، پخش تراکتهای آموزشی، برنامههای آموزشی تولیدی صدا و سیما و مواردی از این قبیل طراحی و اجرا شود.
انجام مطالعات پژوهشی بر روی ماسکهای مناسب مناطق تحت نفوذ ریزگرد و اختصاص سهمیه چُنین ماسکهایی به عموم مردم به صورت رایگان.
تشویق مردم به دوجداره کردن درب و پنجره منازل و مکانهای تجاری با اعطای وامهای کم بهره و بلندمدت. این امر در ساختمانهای دولتی نیز بایستی به شیوه مقتضی مد نظر قرار گیرد.
ارائه تسهیلات بهداشتی و درمانی برای آسیب دیدگان پدیده ریزگردها.
اختصاص سهمیه شیر به مردم بالاخص به افراد با درجه آسیبپذیری بالا نظیر کودکان و سالمندان.
اعطای تسهیلات و تشویق مردم به نصب دستگاههای تصفیه هوا جهت استفاده در روزهای ناسالم.
طراحی و آمادهسازی برنامهای جامع در وزارت آموزش و پرورش و وزارت خانههای متولی آموزش عالی برای جبران عقب افتادگی دانش آموزان و دانشجویان به دنبال تعطیلیهای احتمالی ناشی از بروز طوفانهای گرد و غبار.
بازطراحی فضای سبز شهری با اولویت کشت و کار درختانی که قابلیت به دام اندازی ذرات ریزگرد را به شیوه مناسبتری داشته باشند.
پژوهش و یافتن پوششهای مناسب برای ترانسفورماتورهای برق و تعویض مقرهها با مواردی که نسبت به نشست گرد و غبار مقاوم بوده و یا اینکه به آسانی قابلیت شستشو داشته باشند.
اجرای تمهیداتی برای قطع نشدن شبکه آب شهری در صورت قطعی احتمالی برق به دنبال وقوع ریزگرد.
مطالعه دقیق تجربیات سایر کشورها در مقابله با پدیده طوفان های گرد و غبار و ریزگرد و تبادل نظر با کارشناسان آن ها برای طراحی روش های موثر مقابله.
این موارد و موضوعاتی نظیر آنها میتوانند تا زمانی که مشکل ریزگرد به طور اساسی و ریشهای مرتفع گردیده و یا حداقل از شدت آن کاسته شود، تبعات احتمالی آنها را کاهش داده و از سلامت جسمی و روانی آحاد مردمی که درگیر این پدیده هستند، محافظت نمایند. شکی نیست که در این رابطه، خود مردم نیز بایستی به میدان آمده و با اقدامات فردی و اجتماعی خود، گامهای موثری در حل موضوع بردارند. آموزش به فرزندان، پیروی از تدابیر اندیشیده شده توسط صاحب نظران، محافظت از خود و مشارکت در حفظ و بهبود فضای سبز میتوانند از جمله مواردی باشند که شهروندان را به افرادی پویا در مقابله با اثرات جانبی پدیده ریزگردها تبدیل خواهند نمود.
خبرنگار ایسنا: دکتر محمدرضا دلفیه
منابع:
1- اسماعیلزاده، م.، بذرافشان، ا. و نصرآبادی، م. 1392. مدلسازی انتشار گازهای SO2 و NOX خروجی از دودکش نیروگاه گازی توس مشهد. سلامت و محیط، 6(1): 90-77.
2- امینی فرد، ح. 1391. طرح ملی پیشگیری و مقابله با ریزگردها آماده است. روزنامه ایران، شماره 5133.
3- ایمان طلب، ن.، مصلح آرانی، ا.، اختصاصی، م.، عظیم زاده، ح. و سپه وند، ا. 1392. بررسی برخی از آثار محیط زیستی نبکای گونه کلیر (Capparis decidua) در منطقه جاسک. پژوهشهای محیط زیست، 4(8): 138-131.
4- بارانی پور، ا. و محمودزاده، ا. 1394. سهم جلگههای ساحلی جنوب ایران در تولید ریزگردهای اقلیمی (مطالعه موردی استان های خوزستان و بوشهر). جغرافیا و برنامهریزی محیطی، 26(4): 134-119.
5- بی نام. 1395. چگونه آب اهواز در گرد و غبار دو روز گذشته قطع شد؟ خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا): http://www.isna.ir/news/95111007047
6- بی نام. 1395. چرا 11 شهر خوزستان به تعطیلی کشیده شد؟ خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا): http://www.isna.ir/news/95112315967
7- پوردیهیمی، ش. و بینا، م. 1393. بررسی تاثیر جهت ساختمان بر کاهش آلودگی ناشی از ریزگردها در مجموعههای ساختمانی. مطالعات معماری ایران، 6: 63-41.
8- پیرصاحب، م.، درگاهی، ع.، اسدی، ف.، فهیمی نیا، و.، عزیزی، ف. و نوازش خواه، ف. 1393. کیفیت هوای شهر کرمانشاه از نظر وقوع پدیده ریزگرد با تاکید بر آلاینده PM10 (92-1390). مجله دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، 18(11): 677-674.
9- تدینفر، غ. و شهمیری، ن. 1394. بررسی آزمایشگاهی تاثیر پلیمر اکریلیک در تثبیت خاکهای ریزدانه به منظور کاهش ریزگردها در مناطق خشک و نیمه خشک. مطالعات جغرافیایی مناطق خشک، 5(19): 11-1.
10- ثروتی، م. و یوسفی روشن، م. 1391. مسایل مربوط به جابجایی شن و ماسه و ذرات ریز (گرد و خاک) بوسیله باد در سرزمینهای خشک و کم آب. اطلاعات جغرافیایی (سپهر)، 21(83): 35-16.
10- خیراللهی، م.، علی بیگی، ا.ح. و زرافشانی، ک. 1395. واکاوی آسیب پذیری کشاورزان گندم کار در برابر ریزگردها با استفاده از منطق فازی. پژوهشهای روستایی، 7(1): 264-243.
11- رضایی مقدم، م.ح. و مهدویان بروجنی، م. 1394. منشایابی ریزگردها با استفاده از تصاویر سنجنده AVHRR ماهواره NOAA (مطالعه موردی: جنوب غرب ایران). جغرافیا و پایداری محیط، 17: 13-1.
12- شاهسونی، ع.، ندافی، ک.، یاراحمدی، م.، فرهادی، م.، کرمانی، م. و یاراحمدی، ا. 1392. بررسی الگو، ساز و کار تشکیل و اثرات گرد و غبار. نیوار، 37(80،81): 82-65.
13- طباطبایی، ا.، دست گشاده، ف.، پوراسد مهربانی، ک. و سپهرنیا، ش. 1393. ارزیابی و تحلیل میزان فلزات سنگین Pb، Ni، Hg و Cd هوای محیط استانهای در معرض ریزگرد و غبار در ایران (مطالعه موردی: 5 استان). پژوهشهای محیط زیست، 5(9): 124-115.
14- طوفان، م. 1389. چالشها و چشمانداز همکاریهای منطقهای در مهار ریزگردها. سیاست خارجی، 24(4): 958-943.
15- کاظم بیگی، ف.، خوش نیت، ر.، حمیدی، ش.، نوشک، م.ع. و شریفی، ف. 1393. بررسی تاثیر پدیده گرد و غبار بر شمارش بشقابی میکروارگانیسم های هتروتروف موجود در ریزگردهای هوابرد. مجله دانشگاه علوم پزشکی ایلام، 22(3): 100-90.
16- گودینی، ح.، میرزائیان، م.ت.، سپه وند، ا. و شمس خرم آبادی، ق. 1394. بررسی وضعیت باکتریها، قارچها و بیومس در ریزگردهای شهر خرم آباد در تابستان و پاییز سال 1391. مجله دانشگاه علوم پزشکی لرستان، 17(1): 54-43.
17- عبدلی، س.، خلیلی مقدم، ب. و رهنما، م. 1394. بررسی آزمایشگاهی کارایی نسبی تلههای رسوبگیر ریزگرد MVAC، MDCO، CDS و CDSC. مجله علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی، 19(71): 239-229.
18- عسکری، م.، آقایی مقدم، م. و پوراصغر سنگاچین، ف. 1393. استفاده از پلی لاتیس در حفاظت خاک و تثبیت شنهای روان و گرد و خاک. پژوهشهای محیط زیست 1(ویژه نامه): 128-119.
19- عمارلوئی، ع.، جنیدی جعفری، ا.، اصیلیان مهابادی، ح. و اسدالهی، خ. 1393. ارزیابی غلظت PM10، PM2.5 و PM1 طی طوفانهای گرد و غبار در شهر ایلام سال 92-91. مجله دانشگاه علوم پزشکی ایلام، 22(ضمیمه): 259-240.
20- فرحانی، ز. 1395. 180 سایت مخابراتی اهواز به علت گرد و خاک از مدار خارج شد. خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) استان خوزستان: http://www.irna.ir/khuzestan/fa/News/82405193
21- مهرابی، ش.، جعفری، ر. و سلطانی کویانی، س. 1394. بررسی کارایی شاخص NDDI در پهنه بندی طوفان گرد و غبار (مطالعه موردی: استان خوزستان). مهندسی اکوسیستم بیابان، 4(8): 10-1.
22- وائلی زاده، ن. 1395. نبود تجهیزات آب و برق اضطراری، اهواز را به تعطیلی کشاند. خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) استان خوزستان: http://www.irna.ir/khuzestan/fa/News/82405556