کد مطلب: 207062
اما و اگرهای یک توافق
بخش تعاملی الف - سیده آزاده امامی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۰۶:۵۳
نمی خواستم چیزی بنویسم، اما راستش را بخواهید با دیدن متن توافق آنقدر اعصابم بهم ریخت که نتوانستم!
برخی که می گویند اگر یک شکلات هم ضمیمهی توافق کرده بودند، با معاهدهی ترکمنچای مو نمیزد!
برخی هم آنقدر ذوقزده شدهاند و با آب و تاب از این «دستاورد»! سخن می گویند که هر کس نداند خیال میکند چه فتحالفتوحی صورت گرفته!
اینکه آقای ظریف با اعتماد از ادامه یافتن فعالیت تأسیسات نطنز و فردو و اراک «به همین شیوه ی کنونی» سخن می گویند، در بدو امر نتیجه ی امیدوار کننده و قابل قبولی به دیده می آید، اما اگر ملت شریف بدانند که در شرایط «کنونی» فعالیت این مراکز به ویژه اراک به حالت «نیمه تعطیل» درآمده، چه استنباطی خواهند داشت؟! اگر ملت شریف بدانند تقریباً همهی فعالیت های هست های کشورمان از زمان روی کار آمدن دولت جدید به نحوی خودخواسته به حالت تعلیق درآمده چه؟!
ما که هر چه خواندیم نفهمیدیم در کجای توافقنامه «حق غنی سازی» ملت به رسمیت شناخته شده! ظاهراً آقایان این مطلب را به مفاد معاهدهی NPT ارجاع می دهند! خب اگر اینگونه است پس چه نیازی به این رفت و آمدهای مکرر بوده، پس حاصل این مذاکرات نفسگیر چه بوده، آیا پیش از این نمی شد چنین استنباطی از متن معاهده داشت؟
یادمان نرود وعدهی آقایان این بود که خواهند توانست بدون سر سوزنی عقب نشینی از حقوق ملت تحریمها را متوقف و رند آنها را معکوس نمایند.
حال به نظر شما چشم پوشی از غنی سازی ۲۰ درصد، تعلیق سایت اراک و تعهد به عدم گسترش فعالیتهای نطنز و فردو، تعهد به عدم استفاده از سانتریفیوژهای جدید و نسل جدید، عدم ایجاد محل های جدید برای غنی سازی و...- ولو داوطلبانه و برای مدت ۶ ماه- از مصادیق «کوتاه آمدن» به حساب می آید یا خیر؟! و آیا نمیتوان ادعا کرد اگر تیم قبلی چنین توافقی حاصل نکرده بود صرفاً به سبب پافشاری بر حقوق «حداکثری» ملت بود و نه بخشی از آن، که اگر ایشان هم حاضر به صرفنظر از این موارد بودند، حصول چنین توافقی امری دور از دسترس نمی بود!
آیا پرسش از اینکه در قبال این همه تعهد چه به دست آوردهایم، سؤال به حقی نیست؟ آیا حقیقتاً برطرف شدن تنها ۵ درصد از تحریم ها و تعهد به عدم اعمال تحریم های جدید، گام هایی متناسب و هموزن اقدامات اعتمادساز ایران است؟ آیا این به آن می ارزد؟
آیا حقیقتاً می توان برای چنین مضمونی اینگونه به وجد آمد و با افتخار از آن یاد کرد؟
راستش را بخواهید همت ما متعالی تر از آن است که در برابر چنین «دستاوردی»! اینگونه به وجد بیائیم و دستافشانی و پایکوبی کنیم!
تنها چیزی که در این شرایط تسلای خاطر ماست حضور رهبر حکیم انقلاب است که با هوشمندی و دقتنظری بینظیر اوضاع را رصد می کنند و مردانه چونان سدی پولادین از دستاوردهای نظام صیانت می کنند، نیز عنایت به این موضوع که این توافق دائمی و نهایی نیست و حتماً در پایان ۶ ماه بایستی به نحوی به پیش برود که حقوق هسته ای ملت در بهره گیری بدون محدودیت از چرخه ی کامل سوخت برای اهداف صلح آمیز به طور کامل استیفا شود.
در پایان لازم است تأکید بر اینکه مسئولین محترم نگاه دقیقتری به مضمون فرمایش رهبری معظم انقلاب داشته باشند؛ ایشان در پاسخ به فضائی که رئیس جمهور محترم در نامه ی خود به ایشان ترسیم کرده بود فرمودند: «دستیابی به آنچه مرقوم داشت هاید در خور تقدیر و تشکر... است»، اما آیا حقیقتاً آنچه آقای روحانی «مرقوم داشته اند»، همان است که در واقع محقق شده است؟
خاطرمان باشد رهبری معظم انقلاب در انتخاب واژه ها تا چه اندازه وسواس و دقیق اند!
البته این مطلب به معنای نادیده انگاشتن زحمات تیم مذاکره کننده نیست، از آنها بابت این تلاش ها سپاسگزاریم، لیکن مقصود نخست آن است که در این آوردگاه انتظار بیشتری از ایشان داشتیم و بر این باوریم که با ایستادگی بیشتر دستاورد به مراتب بزرگتری حاصل می شد، ثانیاً تأکید بر این است که چنین ابراز شعفی از سوی برخی مردم و مسئولان طرف مقابل را دچار این توهم نکند که این توافق «سقف» خواسته های ملت ایران است، چه این که اگر چنین توهمی برای آنان شکل بگیرد استیفای مراتب بالاتر حقوق ملت با دشواری های مضاعفی همراه خواهد بود!
کلمات کلیدی : سیده آزاده امامی