توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 224229
آقای رییس جمهور؛ از اهل علم انتظار دست خوش نداشته باشید
بخش تعاملی الف - سیده آزاده امامی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : شنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۲۲:۴۶
24 خرداد که تمام شد و معلوم شد ۵۰.۷ درصد از مردم خواسته­ اند شما رئیس­ جمهور باشید، متمدنانه به خواسته هموطنان خویش گردن نهادیم. کاندیداهای منتخب ما در اولین ساعات پس از اعلام نتایج به دیدار شما آمدند و تبریک گفتند که توانستید اعتماد نیمی از ملت را به خود جلب کنید، خیلی از ما به میان هوادارن شما رفتیم و در جشن آن­ها شرکت کردیم و با پخش گل و شیرینی کام آن­ها را شیرین کردیم، به دوستان و آشنایانی که به شما رأی داده بودند تبریک گفتیم، و... خلاصه دموکراسی را به آن­هایی آموختیم که ادعای پدرخواندگی آن را داشتند، دموکراسی را به آن­هایی آموختیم که ادعای دموکراسی داشتند، بی ­آنکه به اقتضائاتش گردن بنهند!

آقای روحانی ما به شما رأی ندادیم، اما نتیجه حماسه ۲۴ خرداد را چیزی جز پیروزی ملت ایران و روسیاهی و سرافکندگی دشمنان و بدخواهانش نمی­ دانیم، ما به شما رأی ندادیم، اما از ۲۵ خرداد شما را رئیس ­جمهور خود می­ دانیم؛ باور کنید برای شما آرزوی موفقیت کردیم، و حتی به دوستان خود گفتیم خوشحال­ تر می­ شویم شما به گونه ­ای عمل کنید که دور بعد ما هم به شما رأی بدهیم، گمان می ­کردیم به لطف اعتدالی که شما وعده داده ­اید آرامش و عقلانیت بر فضای کشور سایه خواهد گسترد، و دیگر شاهد آن نخواهیم بود که دعواهای بی­ حاصل سیاسی بخش اعظمی از امکانات و پتانسیل­ های کشور را هدر بدهد، و عده ­ای بخواهند با دستاویز قرار دادن رأیی که آورده­اند در صدد حذف رقیب برآیند!

در همین خیالات به سر می ­بردیم که می ­دیدیم ۲۴ خرداد مصادره می­ شود آن­هم از جانب کسانی که پس از آگاهی از عدم پایگاه مردمی­ شان عرصه رقابت­ های انتخابات را با دلخوری و اکراه ترک کرده بودند! به مرور دیدیم نزدیکان شما "روحانی" را بدل به معیار و میزان "اعتدال" کرده ­اند و هر نگاه و نظری را که همراستا با آن­چه خود می پسندند نیست، به چماق "افراط" می ­رانند و آنان را به دریافتن پیام انتخابات فرامی ­خوانند- در این مجال بنای آن نداریم که به چند و چون پیام انتخابات بپردازیم، و این­که لازم است چه کسانی بیش از همه این پیام را دریابند!

می ­بینیم انگ­ ها و بهانه ­های گوناگون عَلَم می­ شود تا منتقدان از عرصه کنار گذاشته شوند، تا آنجا که با طرح بحث "انحلال مجلس" دم خروس مدعیان بیرون زد و معلوم شد اساساً چه سنخ مخالف و منتقدی مطلوب آقایان است!

دل خوش داشته بودیم که در دولت "حقوق­دان"ها حقوق ما به عنوان منتقد محفوظ و محترم است، که شنیدیم جناب مشاور آنانی را که به کسی غیر از فرد منتخب رأی داده ­اند، قانون­ گریز خوانده است، و رئیس ­جمهور حقوق­دانمان هیچ نگفت! و هیچ تبصره و بندی از منشور حقوق شهروندی ایشان جریحه­دار نشد!

توافق ژنو پیش آمد، مخالفان ژنو را "دلالان تحریم" نامیدند، باز رئیس ­جمهور محترم هیچ نگفت! البته گفت، منتقدان ژنو را "عده­ معدودی کم­ سواد" خواند که پول گرفته ­اند تا زیر آب این دستاورد شگرف را بزنند! و معاون ایشان افاضه فرمود که این مخالفت­ ها از سر حسادت است!

از این­که چه تعداد از مراجع عظام و اساتید دانشگاه و مسئولان پیشین سازمان انرژی اتمی و دانشمندان بالفعل هسته­ ای و حقوق­دان ­ها و سیاسیون و دانشجویان و... منتقد این توافق ­اند، فعلاً سخنی نمی­ گوئیم، باشد به وقت مقتضی!

در پاسخ به معاون اول محترم هم می­ گوئیم حاضریم در تمام دفاتر اسناد حاضر شویم و افتخارات رشک­برانگیز! ژنو را شش دانگ به نام شما سند بزنیم، که سند افتخار ما نه "۳۰ دی"، که "۲۰ فروردین" و "۹ دی" است، شما به "سوم آذر" مباهات می­ کنید، مبارک شما، فتح ­الفتوح ما "سوم خرداد" است!

اما حداقل انتظار ما این بود که دولتی که دولت­مردان شیطان بزرگ را "مؤدب و باهوش" می­ خواند، با دلسوزان زخم خوره این سرزمین که دلدادگی­اشان را به این آب و خاک ثابت کرده­اند، مهربان ­تر باشد!

حداقل انتظار ما این بود دولتی که رئیس آن به نام و کسوت "روحانی" است و از فرزندان حوزه، و نیک می ­داند که حق تعالی به "أشداء علی الکفار، رحماء بینهم" امر فرموده بر خودی ­ها رو ترش نکند و قهقه­ه ای مستانه­ به دشمن تقدیم نکند، تقدیم نکند تا روز به روز او را گستاخ­تر و بی­پرواتر ننماید!

آقای رئیس ­جمهور خاطرتان هست که این رویکرد در گذشته­ ای نه­ چندان دور امتحان خود را پس داده است! آن­جا که به نام آزادی و تحمل مخالف، هر مخالفتی سرکوب می­ شد و هر قرائتی غیر از آن­چه مرسوم بود به اتهام مقابله با آزادی از میدان به در می­شد. ای کاش لااقل پیش از ۲۴ خرداد معنایی از "اعتدال" را که در نظر داشتید روشن­تر بیان کرده بودید!

اینها بماند...

گلایه کردید که چرا دانشگاهیان در چند و چون این توافق سخنی نگفته ­اند؟

نخست آن­که وقتی هنوز اطلاعات این "سند افتخار"! را از همه پوشیده می­ دارید، و وزیر شما فرموده که حاضر است تا پای استیضاح برود، اما اسناد را منتشر نکند، چه توقعی هست که از اهل علم بخواهید له یا علیه آن نظری ابراز کنند؟!

اما نظر به همین اطلاعات قطره­ چکانی و بعضاً مطالب منتشر شده توسط طرف ­های دیگر توافق، بازهم آنان که به سرنوشت این نظام حساس ­اند و خود را در برابر آرمان ­ها و دستاوردهای انقلاب مسئول می­ دانند خاموش نبوده­ اند، لیکن از فحوای کلام شما برمی­ آید که ظاهراً تنها آنچه را خود می­پسندید شنیده ­اید! و یا تنها آنان را که خود می ­خواهید با سواد و دانشمند می­ دانید! ورنه اتفاقاً از همان نخستین روزهای شکل­ گیری این توافق و انتشار متن آن بسیاری از اساتید- در رشته­ های مختلف- به اظهار نظر و نقد این توافق پرداخته­ اند، و پس از آن­که کاشف به عمل آمد حتی ترجمه منتشر شده از سوی وزارت خارجه ترجمه قابل اعتمادی نبوده، ضمن قبول زحمت ترجمه دوباره ­ی آن، سطر به سطر آن را شرح و نقد کرده ­اند و بر مبنای کالبدشکافی نکات نهفته در آن نتایجی گرفته­ اند که فاصله زیادی با ادعاهایی دارد که مذاکره کنندگان در دفاع از توافق عنوان می­ کنند! نام و نشان ایشان بر ملت پوشیده نیست، شما هم اگر بخواهید به راحتی می ­توانید صدای ایشان را بشنوید!

برخی دیگر از ایشان نیز اذعان کرده­اند پس از اینهمه مدت هنوز در ضرورت دستیابی به چنین فناوری­ای تردید دارند، و اساساً از آن­جا که هیچ منفعت و ثمری در آن نیافته­ اند، بر آن شده ­اند که صرف­نظر و تعلیق و بسا تعطیلی فناوری هسته ­ای به مراتب سودمندتر از حفظ آن است، و یک حساب سرانگشتی میان هزینه­ هایی که تا کنون بابت آن پرداخته ­ایم و عوایدی که نصیبمان شده است هر عاقلی را در مواجهه با این صنعت به این نتیجه می ­رساند که ما را به خیر تو امیدی نیست، شر مرسان! از این­رو شاید ناصواب نباشد پیشنهاد این­که از خبرگان فن بخواهید این اساتید "صادق" را نسبت به محاسن و مزایای بی­اندازه دانش هسته ­ای در عرصه­ های پزشکی و کشاورزی و صنعتی و انرژی و محیط زیست و... توجیه بفرمایند، سپس از ایشان بخواهید در این خصوص اعلام نظر نمایند!

گروهی دیگر هم که در چند سال اخیر دائم زبان به نقد و نکوهش گشوده­اند که: استقبال­ های مردمی در سفرهای استانی امری نمایشی و اجباری است، و جز توهین به شعور ملت هیچ مقصود دیگری ندارد، که پرداختن پول ملت به خود ایشان در قالبی به نام "یارانه ­های نقدی" به­مثابه صدقه دادن به نیازمندان است، و جز توهین به کرامت و عزت­ نفس ملت نبوده است، که عزل و به کارگیری اتوبوسی مدیران در تعارض آشکار با شایسته­ سالاری است، که خاموش کردن صدای مخالفان تنها از دولت­ های اقتدارگرا برمی­آید! که...

و اینک در پیشگاه دیدگان پرسش­گر ملت در برابر استقبال مردمی از سفر استانی دولت جدید سکوت کرده ­اند، و در برابر صحنه­ های تأسف­آور اعطای سبد کالا لب از لب نگشوده­ اند، و در برابر تغییر فرا اتوبوسی مدیران اعتراضی نکرده ­اند، و در برابر خاموش کردن صدای مخالفان با عناوین و ادعاهای گوناگون دهان به شکوه باز نکرده­ اند، و... ایشان، که به جماعت روشنفکر شهره ­اند به جهت این توافق به وجد آمده و جشن گرفته و پیام تبریک هم صادر کرده­ اند! اما خدا می­ داند اگر جای دولت های تثبیت­ کننده و تعلیق­ کننده فناوری هسته ­ای عوض می ­شد چه مرثیه­ ها که در سوگ ذبح علم و اندیشه به پای نیازهای روزمره می­ سرود، و چه آسمان و ریسمانی به هم می­بافت و چه داد و وا اسفاها سر می­ داد که در مملکتی که با پژوهش ­های علمی و ثمرۀ تلاش دانشمندان و پژوهش گرانش چنین رفتاری می­ شود، باید هم نخبگانش عطای در این سرزمین ماندن را به لقای آن ببخشند و بگذارند و بروند و پدیده­ای به نام "فرار مغزها" و "مهاجرت نخبگان" در این کشور مسأله باشد! و صد البته که تاریخ و آیندگان قاضی عادلی برای این قبیله خواهند بود!

گروهی دیگر از اساتید هم البته سخنی نگفته ­اند؛ جماعت دانشگاهی و اهل علم کاری ندارد که به لحاظ سیاسی امروز نظام مجبور بود به چنین توافقی تن بدهد، یا نبود! کاری ندارد که می ­شد بیشتر از این هم دستاورد داشت و کمتر امتیاز داد، یا نمی­ شد! کاری ندارد که این بهترین گزینه و تنها راه باقی­مانده بود، یا نبود! جماعت دانشگاهی به این می­ اندیشد که فعلاً و نقداً حاصل تلاش ­های جهادگونه و خستگی­ ناپذیر بخشی از همکاران خویش، ضمن این توافق به تعلیق درآمده! و حتی بنا بر برخی تحلیل ­ها بیم تعطیلی آن می­رود، پس چه تضمینی هست که فردا با ثمره کوشش­های شبانه­روزی دیگران هم چنین معامله­ای نشود؟!

ما، و شما بهتر از ما، می­ دانیم که دلیل اصلی بهانه­ جوئی­ های نظام سلطه چیست، شما تضمین می­ دهید پس از اتمام هیاهوی هسته ­ای، این قائله در حوزه­ های دیگری از دانش به راه نیافتد؟ فردا هوا- فضا و ماهواره و ارسال موجود زنده به فضا، پس فردا سلول­ های بنیادین، روز دیگر فناوری نانو، روزی دیگر بیوتکنولوژی، روزی دیگر صنایع دفاعی و...!

آقای رئیس ­جمهور جماعت دانشگاهی در این سرزمین می­ زید و به حکم سوار بودن بر این کشتی واحد، قوانین هم­جواری را رعایت می­ کند، اما به اقتضاء اشتغالش به دانش، از مسئولینی که همواره از او مطالبه تحقیقاتی راهبردی و البته عملیاتی و کاربردی دارند، انتظار حمایتی جدی­تر دارد. پس حال که اهل علم به حکم مصلحت این روزها دم فروبسته و گلایه نمی­ کند، از ایشان دست­مریزاد هم نخواهید!
۱۳۹۳/۰۹/۱۸ ۱۴:۲۹
 
۱۳۹۳/۰۸/۰۴ ۰۸:۱۴
 
۱۳۹۳/۰۷/۰۶ ۱۱:۱۴
 
۱۳۹۳/۰۶/۲۵ ۱۱:۲۶
 
۱۳۹۳/۰۶/۱۸ ۱۱:۴۳
 
۱۳۹۳/۰۲/۲۵ ۱۵:۲۳
 
۱۳۹۳/۰۲/۰۷ ۱۱:۱۰
 
۱۳۹۳/۰۱/۱۶ ۱۰:۴۹
 
۱۳۹۲/۰۹/۱۲ ۰۶:۵۳
 
 
کلمات کلیدی : سیده آزاده امامی