یک حادثه تیراندازی در کلوپ همجنس بازان در اورلاندو توسط یک جوان افغان کافی بود تا رسانههای جهان بار دیگر حمایت از حقوق همجنس بازان و حمله به اسلام بدلیل مخالفت با این عمل شنیع را در دستور کار خود قرار دهند.
اما با وجود آنکه حتی دو روز بعد از این ماجرا مشخص شد که عمر متین ۲۹ ساله، خود عضو این کلوپ بوده و حتی در سایت زوج یابی همجنس بازان عضویت داشته است، رسانههای جهانی ترجیح دادند تا همچنان اسلام و احکام مرتبط با همجنس بازان را هدف سیبل خود قرار دهند؛ حال آنکه به طور میانگین در هر شبانه روز ۲۷ نفر در آمریکا به دلیل تیراندازی کشته میشوند و هویت دینی فرد قاتل این چنین مورد بحث قرار نمیگیرد، اما وقتی که پای یک فردی که گفته میشود به دلیل اصالت افغانیش، مسلمان است، به میان میآید، موضوع رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد و پای حقوق بشر آمریکایی به میدان باز میشود. با این چنین هجمه رسانه ای سؤالات مختلفی در ذهن مخاطب خود ایجاد میشود.
آیا واقعاً اسلام با چنین عملی موافق است؟ آیا مجازاتی را که اسلام برای مرتکبین این عمل شنیع در نظر گرفته، تنبیه خشنی است؟ رویکرد رسانههای جهان در برابر این موضوع چگونه بوده است؟ آیا همجنس بازی یک رفتار غیر اخلاقی است یا بیماری قابل درمان؟
در ادامه مطلب سعی شده تا ابعاد دینی، رسانه ای و اجتماعی این موضوع که در روزهای گذشته بر سر زبانها بوده، بررسی میشود.
بعد دینی: سؤال: بافرض مسلمان بودن عمر متین چرا جنایت او هیچ ارتباطی با احکام اسلامی ندارد؟جواب: اسلام فقط فرد مسلمان را ملزم به اجرای احکام اسلام کرده است نه غیر مسلمان را. اگر گروهی در کشور آمریکا به هر دلیل روی به همجنس بازی آوردهاند، هیچ فرد مسلمانی نمیتواند ایشان را بدلیل عدم پیروی از احکام اسلامی مجازات کند؛ این موضوع همانند آن است که بخواهیم کودک چهارساله ای را به دلیل پاره کردن قرآن تنبیه کنیم، حال آنکه به دلیل عدم بلوغ عقلی آن کودک، هیچ تکلیف شرعی برآن نیست.
همچنین اگر از منظر جمهوری اسلامی به این موضوع بنگریم این موضوع نیز به دلیل عدم تبعیت از قوانین هر کشور (چه حکومت اسلامی و یا غیر اسلامی) رد میشود؛ و ماجرای مخالفت امام خمینی برای قربانی کردن گوسفندی در خیابانهای نوفل لوشاتو به دلیل تبعیت از قوانین کشور فرانسه، خود گواه این مدعاست.
حال حتی اگر این جنایت در یک کشور اسلامی روی میداد و مشخص میشد که آن پنجاه نفر کشته شده نیز مسلمان بودند، باز هم از منظر اسلام این جنایت محکوم میباشد. اسلام فردی را که با یک اسلحه در جامعه رعب و وحشت ایجاد میکند را محکوم کرده و در یک حکم سنگین، وی را محارب مینامد. چه بسا اگر در جامعه اسلامی مشخص شد که عده ای به صورت علنی روی به همجنس بازی آوردهاند جرم ایشان باید در یک دادگاه اسلامی مورد بررسی قرار گیرد.
سؤال: آیا طبق گفته رسانههای جهانی به خصوص رسانههای اپوزیسیون، مجازاتی را که اسلام برای همجنس بازی در نظر گرفته است، مجازات خشنی است؟ جواب: در همه ادیان و بلکه همه سیستمها مجازات و تنبیه وجود دارد و مجازات به خودی خود خشن نیست. مجازات در واقع درمان یک خشونت و انحراف در جامعه است و اگر نباشد جامعه نمیتواند استقرار پیدا کند. اینکه آیا مجازات اعدام مجازات منصفانه ای است یا نه امروزه از لحاظ حقوقی در دنیا قابل بحث است، در حال حاضر در برخی از ایالتهای آمریکا مجازات اعدام به رسمیت شناخته شده و در بعضی از کشورهای اروپایی نیز آن را اجرا میکنند پس باید بین مجازات و خشونت اختلاف قائل شد.
اما با این حال اسلام آنچنان شرایط سختی برای اعدام فرد همجنس باز گذاشته که کمتر کسی میتواند از فیلترهای آن عبور کرده و مجازات شود. مگر در برخی از دیگر از کشورهای اسلامی که سخاوتمندانه اعدام میکنند (!) و نص احکام اسلامی را در نظر نمیگیرند که این مشکل اجرایی است و ارتباطی با دین ندارد. یکی از فیلترهای مربوطه ای را که اسلام برای عدم مجازات فرد همجنس باز در نظر گرفته، خفا و پنهانی بودن این موضوع است. اسلام با فردی که این حرکت شنیع را تعمداً به صورت علنی انجام میدهد (که خود این عمل تبلیغی برای یک گناه و همچنین مصداق تلاش برای به فساد کشاندن جامعه است) برخورد سخت انجام میدهد.
بعد رسانه ای: شاید انتشار خبر حادثه اورلاندو برای بنگاه خبر پراکنی BBC بهترین خبری باشد که در هفته اخیر برروی آنتن شبکه رفته باشد. این رسانه سلطنتی انگلیس، چند روز قبل از حادثه اورلاندو گزارشی بر روی آنتن سرویس جهانی خود برد که فرد همجنسگرای ایرانی، برای گرفتن پناهجویی از کشور کانادا، در لباس یک طلبه ظاهر و مدعی شد که در زمان انتظار برای اخذ اقامت، در استانبول ترکیه برای همجنس بازان مسلمان خطبه عقد میخواند! گزارشی که BBC به دنبال آن بود تا با شکستن قبح این عمل شنیع، آن را به جامعه اسلامی پیوند دهد و با تناقض قرار دادن اذهان مخاطبان خود، پروژه تطهیر همجنس بازی و اسلام هراسی را کلید بزند.
پروژه ای که با اخراج یک روحانی شیعی از کشور استرالیان همراه میشود و BBC فارسی در گزارشی، از باطل شدن ویزای یک روحانی شیعه به دلیل مخالفت با همجنسگرایی توسط دولت استرالیا خبر میدهد و تیتر می زند «استرالیا ویزای روحانی شیعه طرفدار “حکم مرگ همجنسگرایان” را باطل کرد»، تیتری که این گونه وانمود میکند که این روحانی در هر کشوری مانند گروه تروریستی داعش، به اجرای احکام الهی میپردازد، حال آنکه همین فرد، فرخ سکالشفر با ابراز همدردی با خانوادههای قربانیان اورلاندو، تاکید کرده که طرح و اجرای چنین بحثی فقط در یک جامعه تحت حکومت اسلامی ممکن است و اگر افراد در ملأ عام مرتکب عمل همجنسگرایانه بشوند، محکمه شرعی برای ایشان حکم مجازات صادر میکند.
اما با وجود آنکه علاوه بر اسلام، دیگر گروههای مذهبی در ادیان ابراهیمی و همیچنین برخی از سازمانهای بشردوستانه و مردم نهاد، علیه همجنس بازی، علاوه بر اظهار نظرات تند، تظاهراتهای مختلفی برپا میکنند، اما این آزادی بیان شامل حال فرخ سکالشفر نشد و مدعیان آزادی بیان ترجیح دادند تا میان آزادی بیان و حقوق همجنس بازان، دومی را انتخاب کنند. موضوعی که نشان میدهد رسانههای مدعی آزادی بیان نیز، با نادیده گرفتن حق اظهارنظر سکالشفر، حقوق همجنس بازان را ارجح میدانند.
بعد اجتماعی:الزاماً مخالفت با همجنس بازی مختص به ادیان ابراهیمی نمیشود و حتی افراد خداناباور نیز نسبت به فهم خود از طبیعت این عمل را غیر طبیعی میدانند. با این حال روند قبح زدایی این عمل شنیع با تغییر کلمات از لواط به همجنس بازی و سپس به همجنسگرا و همجنس خواه تغییر اسم داد. تغییری که از آن به دلیل کاهش بار منفی معنایی و مشروعیت بخشی به آن یاد میکنند.
با این حال باید در نظر داشت که گروهی که در غرب خود را همجنسگرا مینامند، خارج از دو طیف زیر نیستند.
۱. با در نظر گرفتن داستان قوم لوط و طرد شدن زنان از طرف همسرانشان برای هوسرانی میان خود، میتوان مدعی شد که قمست کثیری از افرادی که خود را همجنسگرا مینامند، انسانهایی با هوای نفس افسار گریخته هستند که میل به جنس مخالف، دیگر ایشان را ارضا نکرده و برای لذت بیشتر به قالبهای جنسی دیگر پناه میبرند؛ و وقتی که پای لذت گراییِ نفس در میان باشد، شاید عجیب بنظر نرسد وقتی که میشنویم همین افراد با حیوانات نیز رابطه جنسی برقرار میکنند رابطه ای که ممکن است غرب برای تئوریزه کرده آن در آینده ای نه چندان دور از واژههایی مانند غیربشرگرا (!) جهت مشروعیت بخشی به آن استفاده کند. موضوعی که اسلام به صراحت از آن به عنوان نفس سرکشگر اماره یاد میکند و بهترین راه جهت مهار آن برای یک فرد مسلمان، تقوای الهی است و در این روزهای مبارک، روزه بهترین ابزار جهت ترک این گناه کبیره است.
۲. اما مابقی آنچه که همجنسگرا خوانده میشوند را گروه اندکی تشکیل میدهند که به دلیل جهش ژنتیکی، هویت جنسی مستقل ندارند. امام خمینی در این زمینه با فتوایی که تغییر جنسیت را برای چنین افرادی جهت بازگشت به زندگی طبیعی آزاد اعلام کرد، باعث شد تا هم اکنون ایران به عنوان بهشت تغییر جنسیت در جهان شناخته شود و سالانه بیماران زیادی از اروپا و کشورهای آسیایی با مراجعه به کلینیکهای تخصصی در ایران، راه درمان و بازگشت به روند طبیعی زندگی را طی میکنند. حال آنکه همین تغییر جنسیت و بازگشت به زندگی طبیعی که همراه با تعالی و تشکیل خانواده نیز میباشد در اکثر کشورهای غربی از جمله آمریکا ممنوع میباشد و افرادی که دچار چنین بیماری هستند نیز مجبورند تا با هویت ناقص جنسی خود، با همجنس رابطه داشته باشند و در بهترین حالت مجاز هستند تا در یک عمل جراحی خود را تبدیل به یک انسان دوجنسه کنند. موضوعی که نشان میدهد در غرب، خلاف ادعاهایی که میشود، انسان نه تنها مالک بدن خود نیست بلکه فرد بیمار توانایی انتخاب هویت جنسی خود را نداشته و باید با پیروی از قوانین کشور خود، تن به یک عمل غیر انسانی دهد.