عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه آن میزان هزینهکرد دلار نفتی برای خلق تولید ناخالص ملی طی سالهای ۸۴ تا ۹۲ بیسابقهترین سطح فساد و ناکارآمدی در ۵۰ سال اخیر را رقم زد، گفت: از سال ۸۴ تا امروز دائم میگوییم ای کاش به رشد هشت درصدی برسیم و اینجاست که تفاوت نزول ۴۰۰ درصدی از دوران اصلاحات را میفهمیم.
به گزارش ایسنا، فرشاد مومنی در اختتامیه چهارمین همایش ملی تعامل صنعت و دانشگاه که در دانشکده علوم دانشگاه فردوسی برگزار شد، اظهار کرد: با عملکرد اقتصادی دولت اصلاحات مخالفت جدی داشتم اما با این حال طرفدار اصول این دولت بودم. یک فرمولهایی در همین چارچوب کنونی در آن زمان هم وجود داشت و در زمان دولت اصلاحات خیلی بهتر رعایت میشد؛ به طوری که مهر ماه سال ۱۳۹۲ از جانب مرکز پژوهشهای مجلس گزارشهایی تهیه شد که در آن عنوان شده بود وابستگی به ارز نفتی برای هر یک واحد تولید ناخالص داخلی در دوران احمدینژاد پنج برابر دولت اصلاحات بوده است.
وابستگی اقتصاد در دولت قبل بیشتر بود
وی ادامه داد: ژست آن عزیزان این بود که دارند مشت محکمی بر دهان استکبار میزنند؛ موضوع هولوکاست را خود افراد مرتبط با آن فراموش کرده بودند اما این عزیزان این موضوع را رها نمیکردند. در زمینه اقتصادی در دولت قبل طوری عمل شده بود که وابستگی ایران را به همان استکباری که خودشان میگفتند، بیشتر میشد.
مومنی با بیان اینکه آن میزان هزینهکرد دلار نفتی برای خلق تولید ناخالص ملی طی سالهای ۸۴ تا ۹۲ بیسابقهترین سطح فساد و ناکارآمدی در ۵۰ سال اخیر را رقم زد، گفت: از سال ۸۴ تا امروز دائم میگوییم ای کاش به رشد هشت درصدی برسیم و اینجاست که تفاوت نزول ۴۰۰ درصدی از دوران اصلاحات را میفهمیم. اگر در حال حاضر علممحوری و تولیدمحوری را به همان اندازه دوران اصلاحات داشته باشیم، عملکردمان ۴۰۰ درصد بهبود مییابد.
وی در خصوص وضعیت نگران کننده اقتصاد ایران یادآور شد: اینکه در حال حاضر این اندازه امیدواریم، ماجرا این است که وضع کنونی بسیار نگران کننده است اما به معنی یاس و سرخوردگی ما نیست.
عضو موسسه دین و اقتصاد با بیان اینکه اگر خرد متعارف را به کار گیریم، میتوان برای بکار گیری ظرفیتهای موجود کشور اقدام کرد، خاطرنشان کرد: وزارت جهاد کشاورزی در شرایط بحران آب قرار دارد و اگر بتواند اندکی دانایی را وارد تابع تولید خود کند، جهش بزرگی در آن ایجاد خواهد شد.
وی افزود: به طور مثال در موردی از کاشت محصولات جالیزی با ورود دانایی و علم برای کاشت محصولات، میزان آب مصرفی ۹۰ درصد کاهش، میزان زمینبری ۸۵ درصد کاهش و بازدهی هفت درصد افزایش یافت.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه در پنج سال گذشته ایران رتبه اول در فرار مغزها را داشته است، عنوان کرد: این همه برای آموزش فرزندانمان خرج میکنیم، بعد آنها را سرخورده کرده و تقدیمشان میکنیم به همان استکبار جهانی؛ در اصل در ایران نباید لاف زدنها را جدی بگیریم و باید طرز عمل را فقط نگاه کرد.
مومنی اظهار کرد: در حال حاضر اقتصاد ایران شرایط پیچیده و پر تب و تابی دارد که در این شرایط میبینیم به ندرت میشود نهادی خوب کار کند زیرا با یکسری مشکلات بنیادی روبرو هستیم.
وی افزود: مسائل بنیادی هم مسائلی نیستند که بشود با تعامل حل شود بلکه با برخوردهای سهل انگارانه و دور زدن باعث شده این مسائل شکل بدتری پیدا کند. در حال حاضر طبق اسنادی که در حالتهای خوشبینانه تعریف شدهاند، برای اقتصاد ایران وضعیت بحرانی اعلام شده است.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی خاطرنشان کرد: یکی از مسائل بنیادی ما که بعد از انقلاب تقریبا هر شیوهای برای حل آن در دستور کار قرار گرفته است، پیوند ساخت دانایی و ساخت عمل است. تمام استانداردها، تعریفات، موعظهها و... در دستور کار برای این پیوند قرار گرفته اما این مساله یعنی جدایی دانایی از عمل به قوت باقی است.
وی با بیان اینکه پیوند زدن علم و صنعت باید به شکل بنیادی مورد توجه قرار گیرد، یادآور شد: باید این موضوع را از دیدگاه توسعه و توسعه نیافتگی نگاه کنیم. شاید از زاویه صورت بندی نظری این ماجرا به نکتههایی برسیم که در نگاه چشمهای غیرمسلح مساله اساسی در نظر قرار نمیگیرد.
مومنی ادامه داد: وقتی مساله را در مسائل توسعهای نگاه کنیم، میبینیم که دو موضوع هم راستایی منافع فردی با منافع جمعی و هم راستایی ملاحظات کوتاه مدت با ملاحظات بلند مدت مطرح میشود.
ساختار نهادی ایران ضد تولید است
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با طرح این سوال که چرا کار ایران در زمینه اقتصاد جلو نمیرود؟ یادآور شد: بستر نهادی به گونهای سامان یافته که افراد عموما وقتی منافع خود را حداکثر میکنند، این منافع در سطح فردی برای منافع جمعی اختلال ایجاد میکند.
عضو موسسه دین و اقتصاد اضافه کرد: همچنین اقدامات کوتاه مدت در ایران هم راستایی با ملاحظات بلند مدت ندارد و فقط در دو حالت میشود این دو مورد هم راستای هم باشد؛ به این شکل که در فرایندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع، باید علم فصلالخطاب باشد.
وی با بیان اینکه در اقتصاد میگوییم دانایی یک نهادی است که در آن استهلاک وجود ندارد، عنوان کرد: در همه نهادها مساله حیاتی مساله کمیابی است اما در علم و دانایی مساله وفور آن است اما باید توجه داشت علم لازم است اما کافی نیست. باید زور اجتماعی علم از زور غیر علم بیشتر باشد و این یک گرفتاری بزرگ است که زور علم از زور غیر علم کمتر است. علم باید محور باشد و متاسفانه در این زمینه نسبت آنچه که تصور ماست و آنچه در دنیای واقعی وجود دارد، بسیار پر فاصله است.
وی تصریح کرد: ایران یکی از فاجعهآمیزترین اوضاع و احوال را در خصوص خلق ارزش افزوده توسط علم دارد. متاسفانه همیشه در ایران ظواهر شکل و شمایل بیش از حد مورد توجه قرار میگیرد.
مومنی با بیان اینکه شرط دیگر برای همراستایی منافع این است که ساختارهای نهادی باید مشوق تولید باشد، افزود: در حال حاضر ساختار نهادی ایران دقیقا پشت به تولید کرده است. آنهایی که سراغ تولید میروند، بیشتر رنج و خطر و آسیب میبینند اما افرادی که به سمت فعالیتهای غیرمولد میروند، برخوردارترند.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی یادآور شد: در حال حاضر جوامع بشری به این جمع بندی رسیدهاند که چهره اصلی خداگونه انسان، خلاقیت آن است و مساله تولید نیز در اقتصاد همان شکل دیگر خلاقیت است.
وی با بیان اینکه گزینه رقیب خلاقیت را توزیع مجدد میگویند، عنوان کرد: توزیع مجدد یعنی چیزی که خلق شده و موجود است، مجددا اجرا و توزیع شود. توزیع مجدد میتواند بحران آفرینی کند و به شکل رانت، ربا و فساد ایجاد شود.
مومنی ادامه داد: در جامعهای که عدهای زور بیشتری دارند، چیزی را خلق نمیکنند اما قدرت جابجا کردن آن را دارند. وقتی توزیع مجدد در جامعه بیش از حد بسط پیدا کند، بقای جامعه تهدید میشود. بحران کمیابی تشدید شده و به دنبال آن رقابتها به شکل حذفی و مخرب پیش میرود به طوری که الگوی جامعه به سمت ستیز رفته و هرکسی که دست بیاندازد برای دارایی، باید دیگری را حذف کند.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: در دنیا به اقتصاددانان جایزه نوبل میدهند چون در حال حاضر دغدغه آنان امنیت حقوق مالکیت است اما در کشور ما هنوز بحران حادی مانند زمینخواری وجود دارد و هنوز برای داراییهای ملموس خود مشکل داریم.
مومنی ادامه داد: در مقایسه با پاکستان، افغانستان، سوریه و عراق کشور ما از امنیت بالایی برخوردار است اما با وجود این امنیت کسی حاضر به سرمایهگذاری تولیدی نیست. بیش از ۹۰ درصد از بنگاههای اقتصادی یک نفره اداره میشود و اگر امنیت داشتیم، این فرهنگ منحطگرایی و فردی وجود نداشت. امروز در بازار همه شراکت را مساله نامیمونی میدانند.
وی با بیان اینکه در حال حاضر بیش از دو دهه است که متوسط نرخ بهره در ایران سه تا پنج برابر میانگین جهانی است، گفت: در حاضر بخشهای غیررسمی بسیار گسترش یافته که این موضوع یکی از شیوههای تعرض به حقوق افراد است.
این کارشناس مسائل اقتصادی با بیان اینکه بانک مرکزی در سال ۹۱ عنوان کرد که بازار رسمی پول فقط میتواند یک چهارم نیازهای مالی تولیدکنندگان را پاسخگو باشد، تصریح کرد: در چند سال اخیر ۷۰۰۰ بنگاه تولیدی تعطیل شد و یک نفر اعتراض نکرد؛ این درحالی است که زمانی که برای طلافروشان ارزش افزوده در نظر گرفته بودند، دولت با اعتراض فراوانی روبهرو شده و کلا اجرای قانون ارزش افزوده برای طلا فروشها به صورت غیرقانونی متوقف شد.
مومنی خاطرنشان کرد: حلقه وصل تولید محوری و توسعه محوری، امنیت حقوق مالکیت است. همچنین علم و تولید در ایران زور کافی ندارند و پشتیبانی هم نمیشوند.