توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 216736
چالش های بزرگ آموزشی در کشور
بخش تعاملی الف - سعید دوستی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۷:۲۳
به عقیده بسیاری از صاحب نظران، آموزش امری غیر ارادی است که مهمترین نقش را در شکل گیری شاکله شخصیتی هر فرد، داراست. آموزش فرهنگ، سلایق، احساسات، سبک زندگی، عواطف، اشتغال، نوع نگاه انسان به زندگی و محیط پیرامون خود و بسیاری دیگر از ابعاد وجودی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد.

به خصوص در دوران کنونی عامه جوانان جهت برخورداری از آتیه ای بهینه، خواسته یا ناخواسته باید بخش قابل توجهی از وقت و زمان عمر خود را صرف آموزش در دانشگاه ها و یا آموزشگاه های آزاد کنند تا مهارتی به دست آورده و آینده شغلی و معیشتی خود را به واسطه آن شکل دهند.

نظر به جنبه های پر اهمیت مفهوم آموزش، لزوم توجه به دو مقوله مهم در امر آموزش را ضروری می سازد. شایان ذکر است با توجه به روند کاهشی نرخ جمعیت و نیز پایان پذیری منابع درآمد زای معدنی در جامعه ما، محوری ترین رکن تعیین کننده در بقای کشور و ضمانت تداوم حیات جامعه ما نیروی انسانی با ویژگی هایی نظیر توانایی تولید اقلام مصرفی خود و نیز محصولات متنوع صادراتی در راستای کسب درآمد و تبادل پایاپای با دنیای پیرامون خود است. دو بُعد تاثیر گذار مورد بحث ابتدا سیاست های توزیعی آموزش در کشور و دیگری خط مشی های تبلیغی در زمینه آموزش است.

سیاست های توزیعی آموزش
در حال حاضر به نظر می رسد تصمیم گیری در زمینه ایجاد رشته شهر های دانشگاهی از معضل یکسان انگاری و عدم توجه به نیاز های بومی و منطقه ای رنج می برد. به طور معمول چند رشته خاص، احتمالا به دلیل کم هزینه بودن به عنوان محوری ترین رشته های دانشگاهی حتی در دور افتاده ترین مراکز دانشگاهی سطح کشور در مناطق محروم در نظر گرفته می شوند. افتتاحیه بسیاری از واحد های دانشگاه آزاد اسلامی معمولا با رشته کامپیوتر، حسابداری، عمران، معماری، مدیریت، هنرهای نمایشی و ... است.

حال آنکه بسیاری از مناطق کشور به فراخور اقلیم خود نیازمند مهندسین کشاورزی، صنایع فلزی و رشته هایی از این دست باشند. تحصیل در هیچ یک از رشته های نامبرده بخصوص در مواردی که شخص در خود استعداد بالقوه نمو در آن رشته را می بیند مورد انتقاد نیست اما با توجه به اشباع بازار کار در اکثر رشته های اینچنینی و نیز بالا رفتن انتزاعی و ذهنی سطح توقعات فارغ التحصیلان این رشته ها در بازار کار، ادامه روند فعلی عاقلانه است؟

خط مشی های تبلیغی در زمینه آموزش
تبلت هایی که در دست کودکان دبستانی و گاها پیش دبستانی دیده می شود، دیش های ماهواره و خطوط پر سرعت اینترنت موجود در خانه ها، وجود حداقل ۲۰ شبکه تلویزیونی، تعدد شبکه های رادیویی، تنوع افزایشی اپراتورهای تلفن های همراه، همه و همه با زبانی ساده به ما می گویند که خوشبختانه یا متاسفانه امروزه بخش قابل توجهی از شخصیت نونهالان و خردسالان از طریق رسانه های مختلف ارتباط جمعی و یا رسانه های ارتباط میان فردی شکل می گیرند.

به طور حتم الگوسازی در دنیای امروز از مهمترین کنش های رسانه هاست. به طور طبیعی افراد مایل هستند پیروی از الگوهای موفق را سرلوحه اقدامات خود قرار دهند. شاهد آن هستیم که در رسانه های جمعی و نیز مجازی همه روزه به شیوه های متعدد حتی در ایمیل های تبلیغی و تجاری به وصرت حاشیه ای به معرفی چهره های رسانه ای و یا ورزشی به عنوان الگوهای موفق، پرداخته می شود.

با محاسبه ای منطقی و نگاهی منصفانه اگر فرض شود الگوهای معرفی شده کنونی در سینما، تئاتر و ورزش الگوهای سالم و ارزشمندی باشند، واقعا برای چه تعداد از افراد جامعه این امکان وجود دارد که در این مشاغل، اشتغال یابند؟

این در حالی است که نظر سنجی شغلی در دبستان ها و دبیرستان ها ممکن است در زمینه گرایش به مشاغل رسانه ای و ورزشی آمار تکان دهنده ای را نشان دهد!

به راستی ادامه روند فعلی چه پیامد هایی را در پی خواهد داشت؟
 
کلمات کلیدی : سعید دوستی
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.