کد مطلب: 201787
ارتباط ایرانی؛ ارتباط آمریکایی
بخش تعاملی الف - امیرحسین فقیهی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۰۷:۰۷
آنچه سالهاست به ادبیات ما ایرانیها ورود کرده و به فراخور پررنگ یا ضعیف میشود، به «ارتباط با آمریکا» تعبیر میشود از دو طرف قابل بررسی است. اول «ارتباط ایرانی»، یعنی جمهوری اسلامی ایران آغازگر ارتباط باشد و دوم ارتباطی است که طرف مقابل شروع کند. نکتهی بسیار مهمی که در دیپلماسی نقش تعیین کنندهای دارد. اول کدام؟
جمهوری اسلامی به عنوان آغازگر روابط دیپلماتیک، غالباً با همهی کشورها یکسان برخورد میکند و در قواعد و خط قرمزهای خودش، ارتباط ایرانی را شکل میدهد. همانگونه که در ابتدای انقلاب اسلامی، امام راه را برای امّت ترسیم کرد، در یک ارتباط ایرانی، قاعده میگوید که طرف مقابل نمیتواند خوی استکباری داشته باشد و عقیده و زور خود را به طرف مقابل تحمیل کند.
این قوانین البته به یک زمان خاص محدود نیست. همانطور که سخنان امام و صحیفهی او هم برای زمان خاصی نبودهاند. آنها همچون خط قرمزهایی هستند که به انسان بصیرت میدهند و راه را برای او روشنتر میکنند.
در یک ارتباط ایرانی، اصل بر «لاضرر و لاضرار» است. اگر قرار باشد ایران با کشوری ارتباط برقرار کند، حداقلش باید این باشد که نه ایران و نه کشور مقابل ضرری نبیند. چه این که بسیاری از اوقات ارتباط ایرانی به دنبال نفع دو طرف هم بوده و هست.
تا اینجا میتوان گفت که ایران محدودیتی در مراودات بینالمللی و دیپلماسی جهانی با هیچ کشوری ندارد، مگر قوانین یک ارتباط ایرانی نقض شود. در این سی و چند سال هم همین بوده و هست. اصل بر برائت است، مگر کشوری تجاوز کند یا در مقابل ایران خوی استعماری و استکباری نشان دهد که امام و امّت جلوی او میایستند و تا آخرین لحظه از ارزشها دفاع میکنند. چیزی تغییر نکرده است.
شقّ دوم ارتباط، یعنی این که کشور دیگری آغازگر ارتباط با ایران باشد، نشان میدهد که او به این ارتباط نیازمندتر از ماست. معمولاً در دیپلماسی، آغاز کننده و باعث و بانی مذاکرات و مراودات، به عنوان نیازمند شناخته میشود که به گرفتن امتیازات از آن سوی میز نیاز دارد. ضمن این که همین میز هم نماد دموکراسی است والّا اگر کشوری بخواهد جز از راه گفتگو و دیپلماسی و به زور ارتباطی را برقرار کند، نه افکار عمومی جهان و نه هیچ قاعده و قانون انسانی آن را نمیپذیرد.
اگر ارتباط از طرف مقابل جمهوری اسلامی آغاز شود، آنگاه ایران میتواند از موضع اقتدار حرفش را بزند و دستش برای قبول یا ردّ پیشنهادات دیپلماتیک بازتر است.
به نظر میرسد جمهوری اسلامی در صورتی که نخواهد با آمریکا یک «ارتباط ایرانی» برقرار کند، باید سیاستی به خرج دهد تا یک «ارتباط آمریکایی» اتفاق افتد.
نه این است که نتوان با آمریکا رابطه برقرار کرد و نه این است که خط قرمزهای ما اجازهی ارتباط با آمریکا را نمیدهد. اگر آمریکا از مواضع ددمنشانه و استکباری خودش -حداقل پای میز مذاکرات- کوتاه بیاید و خط قرمزهای ملت ایران را در نظر بگیرد، با آمریکا هم میتوان ارتباطات دیپلماتیک و سیاسی مفیدی داشت.
با توجه به خوی استعماری آمریکا، اگر ارتباط با ایالات متحده از جانب ایران آغاز شود، بدین معناست که ایران نیازمند مذاکره است و قطعاً باید برای رسیدن به اهداف خود امتیازاتی بدهد. اما اگر این ارتباط از سوی آمریکا مطرح شود، اولاً نشان دهندهی این است که ملت ایران برای ادامه مسیر خود نیازمند به رابطه با آمریکا نیست و ثانیاً آمریکا به مرحلهای رسیده که منافعش در گرو مذاکره و به نتیجه رساندن ارتباطات سیاسی و دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران است.
پس از گذشت سی و پنج سال از انقلاب اسلامی سال ۵۷ و اتفاقات متعددی که طی این سالها روی داده، اگر قرار باشد ارتباطی میان دو کشور برقرار شود، باید زمینهساز یک «ارتباط آمریکایی» باشیم و ما به عنوان طرف مقابل، اهمیت زمانی و موقعیت سیاسی و بینالمللی را در نظر بگیریم تا بتوانیم کفّهی برد خودمان را سنگینتر کنیم و امتیازات قابل توجهی را از طرف مقابل بگیریم.
کلمات کلیدی : امیرحسین فقیهی
میزی که گزینه حمله نظامی هنوز روی آن قرار دارد چگونه میتواند نماد دموکراسی باشد؟ (1716076) (alef-13)