ایرنا نوشت: نگاهی به برنامه توسعه روابط استراتژیک میان دو کشور ایران و چین به خوبی این واقعیت را روشن می سازد که روند تحولات و مناسبات دوجانبه طی سالهای اخیر بخصوص در چهار سال گذشته با رشدی فزاینده و شتابان همراه بوده است.
تهران و پکن سال گذشته میلادی و همزمان با سفر «شی جین پینگ» رئیس جمهوری خلق چین به ایران توافق کردند سطح مبادلات تجاری خود را در طول 10 سال پیش رو به 600 میلیارد دلار برسانند، اتفاقی نادری که مناسبات دو کشور پیشتر شاهد آن نبوده است.
در پایان سفر دو روزه رئیس جمهوری چین به ایران؛ تهران و پکن دو بیانیه مشترک موسوم به «مشارکت جامع راهبردی دو جانبه» را امضا کردند که در قالب 20 ماده؛ نقشه راه گسترش و تعمیق همکاریهای مشترک تهران - پکن را در حوزه های سیاسی، همکاری اجرایی، انسانی و فرهنگی، قضایی، امنیتی - دفاعی و منطقه ای و بین المللی مشخص کرده است.
انتشار همین بیانیه و میزبانی دولت تدبیر و امید از عالی ترین مقام جمهوری خلق چین باعث شد تا سال گذشته میلادی (2016) شاهد بالاترین و بی نظیرترین حجم تبادلات تجاری میان دو کشور در طول روابط اقتصادی باشیم و چین به اولین شریک تجاری کشورمان تبدیل شود.
همکاریهای تجاری تهران و پکن در سال گذشته بر اساس آمارها و اسناد موجود گمرک ایران و وزارت بازرگانی چین بالغ بر 66.35 میلیون تن رسید و چنانچه بخواهیم رقم تجارت متقابل را با سالهای قبل چه به لحاظ ارزشی و چه به لحاظ حجمی مقایسه کنیم، شاهد رشد و افزایش حجم مبادلات خواهیم بود.
گستره همکاریهای دو کشور در این مدت به قدری قابل توجه بود که چین به عنوان بزرگترین واردکننده نفت ایران در سال 2016 میلادی لقب گرفت و در این سال 63.1 درصد از کل صادرات ایران به چین را نفت تشکیل داده است.
به طور حتم چین و ایران را به لطف برنامه ریزیهای صورت گرفته در دولت یازدهم باید دو شریک استراتژیک دانست، شرکایی که در شرایط نابسامان بین المللی در کنار یکدیگر بوده اند اما نکته مهم در این بین گسترش روابط و مناسبات در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در چهار سال اخیر است زمانی که دولت های عملگرای دو کشور بر سر کار آمدند.
ایران و چین در سال 2013 با دولت های جدید خود رویکرد تازه ای برای تحکیم روابط بر اساس اهداف درازمدت را آغاز کردند و از مهمترین تحولات در روابط دو کشور شکل گیری دولت های جدید در دو کشور و گامهای تازه برای تحکیم روابط بود.
بسیاری از کارشناسان در آن زمان معتقدند بودند قوه های مجریه ای که در ایران و چین شکل گرفته اند از ظرفیت های خوب عملگرایی برخوردار بوده و مناسبات دوجانبه از تنفس تازه ای برخوردار خواهد شد، که این چنین نیز شد و امروز شواهد موجود در عرصه های مختلف این سخنان را به خوبی اثبات می کند.
در کشور چین در ماه مارس 2013 و با تشکیل دوازدهمین کنگره ملی خلق دولت آقای «شی جین پینگ» شکل گرفت و در ماه ژوئن همان سال نیز حضور پرشور ملت ایران در انتخابات ریاست جمهوری باعث خلق حماسه سیاسی و شکل گیری دولت تدبیر و امید به ریاست دکتر «حسن روحانی» شد.
امروز اما با گذشت نزدیک به چهار سال از آن زمان و در پی سیاستهای مختلف اتخاذ شده دوجانبه، چین به بزرگترین شریک تجاری ایران تبدیل می شود و برای آنکه بتواند طرحهای مختلف اقتصادی از جمله «تاسیس بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیا» و طرح «یک کمربند - یک جاده» (احیای راه ابریشم نوین) را در منطقه اجرا کند، به توانمندیهای ایران چشم دوخته است.
جمهوری اسلامی ایران هجدهم فروردین ماه سال 94 به عنوان سی و چهارمین عضو بانک توسعه زیرساخت آسیا (AIIB) و البته به عنوان عضو هیات موسس آن پذیرفته شد و هشتم تیر ماه همان سال نیز «علی طیب نیا» وزیر امور اقتصادی و دارایی دولت تدبیر و امید و مقامات بیش از 50 کشور عضو در تالار بزرگ ملی خلق چین در شهر پکن، اساسنامه آن را امضا کردند.
* نقش ایران بعد از برجام برای چین
بدون شک برجام را به گواه بسیاری از صاحب نظران بین المللی بویژه در شرق آسیا باید به عنوان بزرگترین دستاورد دولت یازدهم دانست چرا که توانست گامی موثر در جهت گسترش روابط سیاسی و به تبع آن اقتصادی برای جمهوری اسلامی ایران بگشاید.
شرایط پیش آمده باعث شد تا چین بسیار امیدوار باشد که با بهره گیری از مزایای ایران بعد از برجام بتواند برای پیشبرد برنامه راه ابریشم نوین خود در قالب طرح «یک کمر بند - یک جاده» از نقش تعیین کننده منطقه ای ایران بهره مند شود.
با پشت سر گذاشتن دوره تحریم ها و موفقیت در مذاکرات هسته ای، برجام برای کشور چین به عنوان دومین اقتصاد برتر جهان، آغازی دوباره برای توسعه بیشتر مناسبات با جمهوری اسلامی ایران است.
طرح ابتکاری رئیس جمهوری خلق چین برای راه اندازی راه ابریشم نوین حالا بیش از 100 کشور و سازمان بین المللی را در خود جای داده که جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای تاثیرگذار در اجرای این طرح مطرح است.
ایران بعد از برجام از نظر چین، عنصر مرکزی در کمربند اقتصادی جاده ابریشم است، کمربندی که به شدت برای تحقق آن تلاش می شود و بسیاری از کارشناسان، بخشی از این تلاش ها را گسترش نفوذ فرامرزی چین از طریق آسیای مرکزی به خلیج فارس و اروپا می دانند.
* کلام آخر
بیش از چهار دهه از برقراری روابط سیاسی ایران و چین میگذرد اما به گواه تحلیل گران چینی و کارشناسان اقتصادی این کشور پهناور آسیایی، از آغاز بکار دولت یازدهم روابط سیاسی و اقتصادی دو کشور شاهد بیشترین رشد و توسعه بوده است.
بر این اساس تاکید شده که میزان دیدارهای مقامات عالیرتبه و سفرهای متقابل سیاسی و اقتصادی دو کشور بخصوص در سطوح عالی بطور چشمگیری افزایش یافته است.
آنچه که روابط ایران و چین را تاکنون در وضعیتی پایدار حفظ کرده روابطی مبتنی بر احترام به حاکمیت ملی، عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر، استقلال در سیاست خارجی است که در چند سال اخیر به خوبی از سوی دولت یازدهم و دولت چین مورد توجه قرار گرفته است.
دقیقا به همین خاطر است که اینگونه روابط باعث می شود نتوان روابط دو کشور را مشابه روابط ایران با سایر قدرتهای بزرگ از جمله قدرتهای غربی دانست و از الگوی مشابهی برای مقایسه آنها استفاده نمود، روابطی که در قبل از دولت یازدهم با انتقاداتی از سوی ناظران و تحلیلگران حتی غربی همراه بود.