کد مطلب: 208818
خیز بلند مرد لابی‌های مجلس برای آینده
بخش تعاملی الف - کسری شادمان
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۳۴
با انتخاب محمدرضا باهنر به دبیر کلی جبهه خط و امام و رهبری دل مشغولی چند ده روزه این طیف سیاسی پر نفوذ کشور پایان یافت و حالا به رغم مخالفت های برخی اعضای جبهه پیروان مرد شماره دو این جریان سیاسی جایگزین پیرمرد اعتدال گرای اصولگرایان شده است.
ابتدا حزب موتلفه از این که برای مرحوم عسکراولادی بدیلی تعیین شود دلخور بود و حتی خود باهنر نیز معتقد بود؛ آن مرحوم به صورت نمادین دبیرکل جبهه باقی بماند. چراکه نمی‌توان جایگزینی برای ایشان متصور بود! و اگر چنین شود، نایب‌رئیس در واقع همان رئیس خواهد بود و از اختیاراتش کم نخواهد شد.
البته اتخاذ چنین موضعی از سوی باهنر خیلی هم عجیب نبود، چرا که او شاید فکر می کرد برای تبدیل شدن به مرد شماره یک اصولگرایان سنتی از شانس زیادی برخوردار نیست و شاید هم دلیل چنین اظهار نظری علاقه وافر وی به نایب رئیسی بود!
ابتدا «پیروانی ها» به سراغ ناطق نوری رفتند تا زین پس آنها را بزرگتری کند، چرا که او را نزدیک ترین فرد به تفکر و مشی اعتدالی مرحوم عسگراولادی می دانستند، اما «شیخ نور» معتقد بود که دیگر عمر سیاسی اش پایان یافته است! و سرانجام ناطق پیشنهاد رهبری جریان راست سنتی را نپذیرفت. البته اصل پیشنهاد به ناطق نوری از ابتدا یک آدرس غلط بود چرا رئیس جبهه باید از میان اعضای جبهه باشد و طبق اساسنامه نمی‌توان کسی را از بیرون آورد.
بعد از قطع امید از رئیس مجلس پنجم، انگشت اشاره این بار به سمت باهنر نشانه رفت تا در نبود نیرویی در حد و اندازه پدرمعنوی این طیف از اصولگرایان، نگاه ها به سمت او بچرخد تا حالا مهندس باهنر صحنه گردان اصلی جریان راست سنتی باشد.
گویی پرنده شانس بر شانه های باهنر نشست تا مرد لایه پنهان سیاست؛ این فداکار سیاسی! از اندرونی سیاست برون آید و بر خلاف مشی همیشگی اش این بار نه در قامت یک نایب رئیس بلکه به خط مقدم سیاست برسد.
مرد لابی های مجلس حالا فرصت دارد از پشت صحنه سیاست کوچ کند و فرماندهی عملیات سیاسی را به دست گیرد. او که بیش از۲۵ سال است در مجلس در کسوت نمایندگی مردم حضور تاثیرگذار و تعیین کننده ای دارد، لابی گری خود را انکار نکرده و نمی‌کند و حتی آن را امر به معروف و نهی از منکر می‌داند.
حالا که حساسترین تصمیمات مجلس چون رای به وزرای دولت یا به جریان انداختن استیضاح یا سوال یا تصویب و رد یک طرح و لایحه حتی انتخاب رئیس مجلس از مسیر باهنر می گذرد، فرصتی پیش آمده تا باهنر ناکامی در انتخابات یازدهم را فراموش کرده و همچنین فکر تشکیل حزب فراگیر را از ذهن خود دور کند و در عوض با ترک رویه سال های پیشین تلاش های خود را برای قرار گرفتن در کنار بزرگان سیاست این کشور و مطرح شدن در طراز یکی از سران قوا را آغاز کند.
انتخاب باهنر به سمت دبیر کلی جبهه پیروان خط امام رهبری بیشتر از ان که مطلوب این طیف ۱۴ گانه سیاسی باشد، فرصت طلایی برای سیاست ورزی چون باهنر است تا با تکیه بر تخصص اصلی خود یعنی دلالی سیاسی ضمن ریش سفیدی برای جریان راست سنتی، انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آینده را هدف قرار دهد.
از طرف دیگر این انتصاب شاید برای برخی گروه های سیاسی جبهه پیروان خوشایند نباشد اما برای حزب موتلفه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به سبب نقش و سابقه کم نظیر باهنر در مجلس فرصتی فراهم می آید تا افراد بیشتری از این حزب راهی مجلس شوند و هم از توان این لابی‌گر حرفه‌ای مجلس برای تصویب قانون احزاب و سایر طرح های اقتصادی استفاده به مطلوب شود.
البته برخی قرار گرفتن باهنر بر راس هرم اصولگرایان سنتی را به ضرر جبهه پیروان می دانند و معتقدند؛ او یکی از مقصران شکست اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری است و نمی تواند فردی با چنین سابقه‌ای دبیرکلی جبهه پیروان امام و رهبری را عهده دار شود.
به هر حال موافقان باهنر هم نگران باقی ماندن او بر مشی حرکتی رئیس پیشین هستند که آیامرد قدرتمند مجلس بر همان سعه صدر و مشی عسگراولادی حرکت خواهد کرد؟
ابتدا حزب موتلفه از این که برای مرحوم عسکراولادی بدیلی تعیین شود دلخور بود و حتی خود باهنر نیز معتقد بود؛ آن مرحوم به صورت نمادین دبیرکل جبهه باقی بماند. چراکه نمی‌توان جایگزینی برای ایشان متصور بود! و اگر چنین شود، نایب‌رئیس در واقع همان رئیس خواهد بود و از اختیاراتش کم نخواهد شد.
البته اتخاذ چنین موضعی از سوی باهنر خیلی هم عجیب نبود، چرا که او شاید فکر می کرد برای تبدیل شدن به مرد شماره یک اصولگرایان سنتی از شانس زیادی برخوردار نیست و شاید هم دلیل چنین اظهار نظری علاقه وافر وی به نایب رئیسی بود!
ابتدا «پیروانی ها» به سراغ ناطق نوری رفتند تا زین پس آنها را بزرگتری کند، چرا که او را نزدیک ترین فرد به تفکر و مشی اعتدالی مرحوم عسگراولادی می دانستند، اما «شیخ نور» معتقد بود که دیگر عمر سیاسی اش پایان یافته است! و سرانجام ناطق پیشنهاد رهبری جریان راست سنتی را نپذیرفت. البته اصل پیشنهاد به ناطق نوری از ابتدا یک آدرس غلط بود چرا رئیس جبهه باید از میان اعضای جبهه باشد و طبق اساسنامه نمی‌توان کسی را از بیرون آورد.
بعد از قطع امید از رئیس مجلس پنجم، انگشت اشاره این بار به سمت باهنر نشانه رفت تا در نبود نیرویی در حد و اندازه پدرمعنوی این طیف از اصولگرایان، نگاه ها به سمت او بچرخد تا حالا مهندس باهنر صحنه گردان اصلی جریان راست سنتی باشد.
گویی پرنده شانس بر شانه های باهنر نشست تا مرد لایه پنهان سیاست؛ این فداکار سیاسی! از اندرونی سیاست برون آید و بر خلاف مشی همیشگی اش این بار نه در قامت یک نایب رئیس بلکه به خط مقدم سیاست برسد.
مرد لابی های مجلس حالا فرصت دارد از پشت صحنه سیاست کوچ کند و فرماندهی عملیات سیاسی را به دست گیرد. او که بیش از۲۵ سال است در مجلس در کسوت نمایندگی مردم حضور تاثیرگذار و تعیین کننده ای دارد، لابی گری خود را انکار نکرده و نمی‌کند و حتی آن را امر به معروف و نهی از منکر می‌داند.
حالا که حساسترین تصمیمات مجلس چون رای به وزرای دولت یا به جریان انداختن استیضاح یا سوال یا تصویب و رد یک طرح و لایحه حتی انتخاب رئیس مجلس از مسیر باهنر می گذرد، فرصتی پیش آمده تا باهنر ناکامی در انتخابات یازدهم را فراموش کرده و همچنین فکر تشکیل حزب فراگیر را از ذهن خود دور کند و در عوض با ترک رویه سال های پیشین تلاش های خود را برای قرار گرفتن در کنار بزرگان سیاست این کشور و مطرح شدن در طراز یکی از سران قوا را آغاز کند.
انتخاب باهنر به سمت دبیر کلی جبهه پیروان خط امام رهبری بیشتر از ان که مطلوب این طیف ۱۴ گانه سیاسی باشد، فرصت طلایی برای سیاست ورزی چون باهنر است تا با تکیه بر تخصص اصلی خود یعنی دلالی سیاسی ضمن ریش سفیدی برای جریان راست سنتی، انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آینده را هدف قرار دهد.
از طرف دیگر این انتصاب شاید برای برخی گروه های سیاسی جبهه پیروان خوشایند نباشد اما برای حزب موتلفه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به سبب نقش و سابقه کم نظیر باهنر در مجلس فرصتی فراهم می آید تا افراد بیشتری از این حزب راهی مجلس شوند و هم از توان این لابی‌گر حرفه‌ای مجلس برای تصویب قانون احزاب و سایر طرح های اقتصادی استفاده به مطلوب شود.
البته برخی قرار گرفتن باهنر بر راس هرم اصولگرایان سنتی را به ضرر جبهه پیروان می دانند و معتقدند؛ او یکی از مقصران شکست اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری است و نمی تواند فردی با چنین سابقه‌ای دبیرکلی جبهه پیروان امام و رهبری را عهده دار شود.
به هر حال موافقان باهنر هم نگران باقی ماندن او بر مشی حرکتی رئیس پیشین هستند که آیامرد قدرتمند مجلس بر همان سعه صدر و مشی عسگراولادی حرکت خواهد کرد؟
کلمات کلیدی : کسری شادمان
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
